ادامه پارت قبل
همونطور که دختر داشت به چشمای پسر روبه روش نگاه میکرد و منتظر یک جواب بود پسر به سمتش رفت تا حدی که یک سانت با صورت دختر فاصل داشت و به چشمای بسته دختر نگاه میکرد خیلی آروم زمزمه کرد
.
_تا این حد خوبه
.
سکوت برای چند لحظه داخل اتاق حکم فرما شد
.
بعد از نشستن پسر سر جاش دختر با خونسردی کامل لب زد :
+ خوب بهتر قرار داد رو امضا کنیم
.
_تا این حد خوبه
.
سکوت برای چند لحظه داخل اتاق حکم فرما شد
.
بعد از نشستن پسر سر جاش دختر با خونسردی کامل لب زد :
+ خوب بهتر قرار داد رو امضا کنیم
۳.۱k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.