☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :40
همین که سرمو بالا آوردم دیدم دخترا دور
یه چیزی حلقه زدن و سوت و جیغ میزنن
ا.ت :ها؟چی شد؟چرا اینجوری میکنن؟
رزا :هیچی رئیس اومد،دخترا رفتن پیشش
ا.ت : وات د فاخ،هیز تر از دخترای این شرکت مگه هست؟
سانا :نع،کلا اینجارو با کلاب اشتباه گرفتن انگار
بعد از جیغ و داد دخترا این اقا رئیسه رفت
بالای سن(نمیدونم چجوری نوشته میشه )
من که کلا سرم توگوشی بود که با صدای
رئیس سرم عین چی بالا اومد،چقد صداش
کراشه ای خدا،سرمو چرخوندم که با همون
استادمون مواجه شدم هوف این ولکن نیس نه؟
تهیونگ :سلام به همگی،بنده کیم تهیونگ ،رئیس اصلی
شرکت هستم امیدوارم دراینده همو بیشتر بشناسیم و اشنا بشیم
یکی از اون دخترا :جوون جیگر بخورمت
یه دختر دیگه :افتخار اشناییت رو رو تخت میدید؟
یه دختر دیگه :موش نخورتت جیگر
ا.ت :😐
به صورت تهیونگ که رفته بود نشسته بود
روی یکی از صندلی ها نگاه کردم که خلیی
خنثی داشت تو گوشیش گشت میزد
بچه هاااا میدونم خیلی بد مینویسم من تا الان حدود دو سه تا وانشات تموم کردم بخاطر همون زیاد سابقه ندارم و قلمم افتضاحه،لطفا به روم نیارید😂
استاد سرد اما جذاب
پارت :40
همین که سرمو بالا آوردم دیدم دخترا دور
یه چیزی حلقه زدن و سوت و جیغ میزنن
ا.ت :ها؟چی شد؟چرا اینجوری میکنن؟
رزا :هیچی رئیس اومد،دخترا رفتن پیشش
ا.ت : وات د فاخ،هیز تر از دخترای این شرکت مگه هست؟
سانا :نع،کلا اینجارو با کلاب اشتباه گرفتن انگار
بعد از جیغ و داد دخترا این اقا رئیسه رفت
بالای سن(نمیدونم چجوری نوشته میشه )
من که کلا سرم توگوشی بود که با صدای
رئیس سرم عین چی بالا اومد،چقد صداش
کراشه ای خدا،سرمو چرخوندم که با همون
استادمون مواجه شدم هوف این ولکن نیس نه؟
تهیونگ :سلام به همگی،بنده کیم تهیونگ ،رئیس اصلی
شرکت هستم امیدوارم دراینده همو بیشتر بشناسیم و اشنا بشیم
یکی از اون دخترا :جوون جیگر بخورمت
یه دختر دیگه :افتخار اشناییت رو رو تخت میدید؟
یه دختر دیگه :موش نخورتت جیگر
ا.ت :😐
به صورت تهیونگ که رفته بود نشسته بود
روی یکی از صندلی ها نگاه کردم که خلیی
خنثی داشت تو گوشیش گشت میزد
بچه هاااا میدونم خیلی بد مینویسم من تا الان حدود دو سه تا وانشات تموم کردم بخاطر همون زیاد سابقه ندارم و قلمم افتضاحه،لطفا به روم نیارید😂
۱۱.۴k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.