چند پارتی از کوک
چند پارتی از کوک
وقتی از بچگی ....
ا.ت ویو :
بازم بخاطر اون قضیه چند سال پیش گریم گرفت،ولی من همش ۱۴سالم بود و هیچ
چیزی حالیم نمیشد،و الان که ۱۹سالمه اینو فهمیدم عاشق شدن توی سن کم
میتونه یه زخم بزرگی برای روح و روان و زندگی ادم بشه،و این زخم رو هم من دچار
شدم و و این زخم باعث شد من ۵ سال
افسردگی بگیرم و هنوزم افسردگیم تیمار نشده
کوک پسر خاله من بود و سه سال ازم بزرگتر بود من و جونگ کوک حدود یک سالی
میشد که با هم رل بودیم مامانامون از همه چی خبر داشتن ولی باباهامون نه ون
مثلاً اگه بابای من میدونست مرگم حتمی
بود چون میگفت تو هنوز برای این کار و بچهای و باید بزرگ بشی ولی من فکر
میکردم که با من دشمنی داره این حرفا رو میزنه ولی همیشه مامانمو دوست داشتم
البته مامان خودم که نبود مامان ناتنیم بود و خواهر مامان جونگ کوک بود
فلش بک به۵سال پیش
ا.ت :کوکیااااا بیا سوار اینم بشیم اخریشه
کوک : از دست تو فسقلی باشه بیا بریم سوار بشیم
وقتی از بچگی ....
ا.ت ویو :
بازم بخاطر اون قضیه چند سال پیش گریم گرفت،ولی من همش ۱۴سالم بود و هیچ
چیزی حالیم نمیشد،و الان که ۱۹سالمه اینو فهمیدم عاشق شدن توی سن کم
میتونه یه زخم بزرگی برای روح و روان و زندگی ادم بشه،و این زخم رو هم من دچار
شدم و و این زخم باعث شد من ۵ سال
افسردگی بگیرم و هنوزم افسردگیم تیمار نشده
کوک پسر خاله من بود و سه سال ازم بزرگتر بود من و جونگ کوک حدود یک سالی
میشد که با هم رل بودیم مامانامون از همه چی خبر داشتن ولی باباهامون نه ون
مثلاً اگه بابای من میدونست مرگم حتمی
بود چون میگفت تو هنوز برای این کار و بچهای و باید بزرگ بشی ولی من فکر
میکردم که با من دشمنی داره این حرفا رو میزنه ولی همیشه مامانمو دوست داشتم
البته مامان خودم که نبود مامان ناتنیم بود و خواهر مامان جونگ کوک بود
فلش بک به۵سال پیش
ا.ت :کوکیااااا بیا سوار اینم بشیم اخریشه
کوک : از دست تو فسقلی باشه بیا بریم سوار بشیم
۹.۴k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.