شده باران بزند بر بدن پنجره ات

شده باران بزند بر بدن پنجره ات...؟
ناگهان بغض بیُفتد به تن وحنجره ات...؟
دیدگاه ها (۱۳)

گر قیامت قصه باشد من کجا بینم تورا؟#شیما_سبحانی

تک وتنهاتر از آنم که به دادم برسندآنچنانم که شدم؛دست به داما...

و اين بود تمام حكايت ما!تو نان شب بودى و من دستى كه هميشهخال...

دعا نموده‌ام که بیاید ولی؛نمی‌آید ...دِلا ...!گمان کنم که ز ...

اگر آنسویِ پنجره نشسته‌ای و صدای باران قرارِ دلت را ربوده ر...

---### 💔 پارت چهاردهم: ات هنوز در آغوش جیمین بود. دست‌هایش م...

عشق مافیایی p8

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط