سرگردانی ام از دوری ست. دوری غم است. غمی که زاییده ی غمی
سرگردانی ام از دوری ست. دوری غم است. غمی که زاییده ی غمی دیگر است. غمی تلخ زاییده ی غمی شیرین. غم دوری حاصل غم عشق است،پریشانت می کند،سرگردانت می کند ،ملولت می کند .نمیدانم کجایی! این سرگردان ترم می کند. این سخت تر از هرچه سختی ست که نمیدانم کجا باید پی ات بگردم!سوار کدام اتوبوس بشوم؟کدام ایستگاه مترو پیاده شوم؟به مسیر کدام خیابان،یک تاکسی دربست بگیرم؟ به مقصد کدام شهر جهان یک بلیط یک طرفه ی هواپیما رزرو کنم؟چه کنم تا به تو برسم؟
آه! صدها بار هزاران سوال بی جواب را مرور میکنم و پریشان تر و سرگردان تر میشوم. سرگردان تر و عاشق تر. عاشق تر و سرگدان تر. آی عشق نرفته ی روزهای رفته !باور کن روزگار را هیچ ملالی نیست به جز دوری ما!
****
دلتنگ، یعنی کنار دریا ایستاده باشی و خاطره ی یک خیابان خفه ات کند...
احسان کرمی
آه! صدها بار هزاران سوال بی جواب را مرور میکنم و پریشان تر و سرگردان تر میشوم. سرگردان تر و عاشق تر. عاشق تر و سرگدان تر. آی عشق نرفته ی روزهای رفته !باور کن روزگار را هیچ ملالی نیست به جز دوری ما!
****
دلتنگ، یعنی کنار دریا ایستاده باشی و خاطره ی یک خیابان خفه ات کند...
احسان کرمی
۴.۱k
۰۵ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.