"عشق مافیایی من "
"عشق مافیایی من "
p61
جیهوپ سرشو به منظور آره تکون داد
با بی طاقتی پرسیدم
_خب پس کوشن این اطلاعاتی که گفته بودی؟
جونگ کوک خنده تو گلویی کردو لب زد
×هیونگ خیلی بی طاقت شدی این ات کوچولو یه کارایی کرده که اینجور برات باارزش شده..خنده...
جی هوپم آبرویی بالا انداخت و خنده ای سرداد منم خندم گرفته بود اما خودمو جمع کردم با جدیت خطاب به جونگکوک گفتم:
_جانگ ایل به گردن من حق داره اون زمانی که دستمو گرفت تا زمین نخورم و یادم نمیره اگه کیم(جانگ ایل)نبود من هنوزم که هنوزه جیب بری مردمو میکردم .....الانم وظیفه دارم انجام میدم باید از دردونه کیم مراقبت کنم تا امثال بی پدرو مادر مثل چانگ و زن و دختر افریتش نتونن هر غلطی که میخوان بکنن
جونگ کوک با جدیت حرفمو تایید کرد
جیهوپم که داشت با گوشیش ور میرفت گوشی رو به
سمتم گرفت از دستش گرفتم و نگاهی به صفحه گوشی انداختم عکس مردی جوان با موهای بور که ته ریششم به همون رنگ بود با پیشانی متناسب و گونه های برجسته بود و چشاشم به رنگ سبز بود
کلافه نگامو از صفحه گوشی گرفتمو به صورت جیهوپ که لبخندی پیروز مندانه زده بود دوختم
با کلافگی پچ زدم
_خب..این کیه؟...
جیهوپ با هیجان خاصی شروع کرد به تعریف
+این عکس همون مردس که به کمک تجزیهای کا اون دختره از هانیول کرده بود چهره نگاری کردیم
اسمش "الکس اسمیت"هاما بیشتر با نام "جان " صداش میکنن ۲۵ سالشه اهل امریکاس و مادرش اهل ترکیه هستش به عنوان یه قاتل سه سال برای مردی رانگ سون هون کار میکرده که به عربستان قاچاقی دختر میبردن و میفرختن به پیرمردای ه.ی.ز خرپول
بعد از اون از اون باند جدا شده بود انگار یه زندگی عادی برا خودش ساخته بود اما بعد از دو سال به دلیل قاچاق مواد مخدر و اسلحه به کره شمالی درحین برگشتن تو مرز دستیار شده بود بهش حبس ده ساله داده بودن اما تو سومین دادگاهش کشیدن به دوسال و هفت ماه
و این از نظر قانون تنها سابقش بود اما ناگفته نماند که چه خلفایی این مادر مرده کرده اما به جز قاچاق مواد مخدر و اسلحه چیز دیگه ای تو سابقش ننوشتن
اینا تموم چیزایی بود که درمورد گذشته این مرد میدونستم و اما زندگی حالش اون الان برای زنی به نام چو سان وو کار میکنه.....بزن عکس بعدی
p61
جیهوپ سرشو به منظور آره تکون داد
با بی طاقتی پرسیدم
_خب پس کوشن این اطلاعاتی که گفته بودی؟
جونگ کوک خنده تو گلویی کردو لب زد
×هیونگ خیلی بی طاقت شدی این ات کوچولو یه کارایی کرده که اینجور برات باارزش شده..خنده...
جی هوپم آبرویی بالا انداخت و خنده ای سرداد منم خندم گرفته بود اما خودمو جمع کردم با جدیت خطاب به جونگکوک گفتم:
_جانگ ایل به گردن من حق داره اون زمانی که دستمو گرفت تا زمین نخورم و یادم نمیره اگه کیم(جانگ ایل)نبود من هنوزم که هنوزه جیب بری مردمو میکردم .....الانم وظیفه دارم انجام میدم باید از دردونه کیم مراقبت کنم تا امثال بی پدرو مادر مثل چانگ و زن و دختر افریتش نتونن هر غلطی که میخوان بکنن
جونگ کوک با جدیت حرفمو تایید کرد
جیهوپم که داشت با گوشیش ور میرفت گوشی رو به
سمتم گرفت از دستش گرفتم و نگاهی به صفحه گوشی انداختم عکس مردی جوان با موهای بور که ته ریششم به همون رنگ بود با پیشانی متناسب و گونه های برجسته بود و چشاشم به رنگ سبز بود
کلافه نگامو از صفحه گوشی گرفتمو به صورت جیهوپ که لبخندی پیروز مندانه زده بود دوختم
با کلافگی پچ زدم
_خب..این کیه؟...
جیهوپ با هیجان خاصی شروع کرد به تعریف
+این عکس همون مردس که به کمک تجزیهای کا اون دختره از هانیول کرده بود چهره نگاری کردیم
اسمش "الکس اسمیت"هاما بیشتر با نام "جان " صداش میکنن ۲۵ سالشه اهل امریکاس و مادرش اهل ترکیه هستش به عنوان یه قاتل سه سال برای مردی رانگ سون هون کار میکرده که به عربستان قاچاقی دختر میبردن و میفرختن به پیرمردای ه.ی.ز خرپول
بعد از اون از اون باند جدا شده بود انگار یه زندگی عادی برا خودش ساخته بود اما بعد از دو سال به دلیل قاچاق مواد مخدر و اسلحه به کره شمالی درحین برگشتن تو مرز دستیار شده بود بهش حبس ده ساله داده بودن اما تو سومین دادگاهش کشیدن به دوسال و هفت ماه
و این از نظر قانون تنها سابقش بود اما ناگفته نماند که چه خلفایی این مادر مرده کرده اما به جز قاچاق مواد مخدر و اسلحه چیز دیگه ای تو سابقش ننوشتن
اینا تموم چیزایی بود که درمورد گذشته این مرد میدونستم و اما زندگی حالش اون الان برای زنی به نام چو سان وو کار میکنه.....بزن عکس بعدی
۴.۳k
۱۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.