پارت53
#پارت53
شیطونکِ بابا🥺💜
توجهی بهش نکردم که زد روی شونه ام و گفت:
+ هوی با تواما ، میگم این کیه؟؟
_ وای کدوم آخه؟؟ چه میدونم کیه
کیانا گوشی رو جلوی صورتم گرفت و با دیدن اکانت افراز که پیام داده بود: چطوری؟؟ یه آن گرخیدم
دندونامو روی هم فشردمو با عصبانیت گفتم:
_ خود پدرسگشه
+ کی؟؟ افراز؟؟
_ آره
+ ای کثافط ، خب بزار جوابشو بدم
_ نه جواب ندیا
+ برای چی؟؟ بالاخره باید از یه جایی شروع کنیم دیگه برای نزدیک شدن بهش
_ بیخیال شو ، من خیلی فک کردم تو این چند روز ، نمیتونم نقش بازی کنم ، اصلا نمیخوام دیگه ببینمش
+ برو بابا دیوونه شدی تو....
خودم جوابشو میدم
اومدم گوشیمو از دستش بگیرم که فهمید و مثل فنر از جاش بلند شد
+ تو کاریت نباشه میگم عه!! خودم حلش میکنم
کیانا مشغول تایپ شد و منم داشتم نگاش میکردم ، بعد از چند دقیقه گفت:
+ پشمام جواب داد
_ ببینم چی گفت؟؟
+ براش نوشتم به تو ربطی نداره ، استیکر خنده فرستاد
_ اه گفتم که جوابشو نده ، حرف تو کلت نمیره
+ خاب صبرکن الان درستش میکنم
و شروع کرد دوباره به تایپ کردن
+ وایییی این چقد پروعه ، دوسدارمبگیرم پارش کنم
_ چرا چی میگه؟؟
+ میگه میخوام ببینمت
_ بدش من اون گوشی کوفتیو بزنم بلاکش کنم از شرش راحت شیم
+ نه غنچه باید باهاش قرار بزاری و ببینیش
_ چی میگی؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟ من میگم نمیخوام ببینمش ، حالم ازش بهممیخوره ، تو میگی برو ببینش؟؟
شیطونکِ بابا🥺💜
توجهی بهش نکردم که زد روی شونه ام و گفت:
+ هوی با تواما ، میگم این کیه؟؟
_ وای کدوم آخه؟؟ چه میدونم کیه
کیانا گوشی رو جلوی صورتم گرفت و با دیدن اکانت افراز که پیام داده بود: چطوری؟؟ یه آن گرخیدم
دندونامو روی هم فشردمو با عصبانیت گفتم:
_ خود پدرسگشه
+ کی؟؟ افراز؟؟
_ آره
+ ای کثافط ، خب بزار جوابشو بدم
_ نه جواب ندیا
+ برای چی؟؟ بالاخره باید از یه جایی شروع کنیم دیگه برای نزدیک شدن بهش
_ بیخیال شو ، من خیلی فک کردم تو این چند روز ، نمیتونم نقش بازی کنم ، اصلا نمیخوام دیگه ببینمش
+ برو بابا دیوونه شدی تو....
خودم جوابشو میدم
اومدم گوشیمو از دستش بگیرم که فهمید و مثل فنر از جاش بلند شد
+ تو کاریت نباشه میگم عه!! خودم حلش میکنم
کیانا مشغول تایپ شد و منم داشتم نگاش میکردم ، بعد از چند دقیقه گفت:
+ پشمام جواب داد
_ ببینم چی گفت؟؟
+ براش نوشتم به تو ربطی نداره ، استیکر خنده فرستاد
_ اه گفتم که جوابشو نده ، حرف تو کلت نمیره
+ خاب صبرکن الان درستش میکنم
و شروع کرد دوباره به تایپ کردن
+ وایییی این چقد پروعه ، دوسدارمبگیرم پارش کنم
_ چرا چی میگه؟؟
+ میگه میخوام ببینمت
_ بدش من اون گوشی کوفتیو بزنم بلاکش کنم از شرش راحت شیم
+ نه غنچه باید باهاش قرار بزاری و ببینیش
_ چی میگی؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟ من میگم نمیخوام ببینمش ، حالم ازش بهممیخوره ، تو میگی برو ببینش؟؟
۴.۷k
۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.