پارت

#پارت54
شیطونکِ بابا🥺💜

_ چی میگی؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟ من میگم نمیخوام ببینمش ، حالم ازش بهم‌میخوره ، تو میگی برو ببینش؟؟

+ بخدا که عقلم سرجاشه ، فقط میخوام یه نقشه ای بکشیم‌ که این کثافطو بزنیمش زمین

_ قرار گذاشتن با افراز فقط حال روحیمو بدترمیکنه ، اگه خیلی مایلی خودت به جای من باهاش برو بیرون

+ تو نگران چی هستی؟؟ چیزی که واس از دست دادن نداری

با این حرفش اشک تو چشمام جمع شد و ناراحت گفتم:

_ آره راست میگی

+ وای ببخشید بخدا منظوری نداشتم غنچه...
من فقط میخوام تورو از این حال در بیارم

_ اگه میخوای حالم بهترشه تنهام بزار پس

+ زر نزن ، من باهاش قرار میزارم و توام میری اوکی؟؟ بعدشم حتما که نباید تو خونه باشه ، میتونین تو یه کافی شاپی‌ جایی همو ببینین

_ خونههه؟ خونه هرگز نمیام ، اگه یه درصد باش برم بیرون باید یه مکانی باشه آدم توش زیاد باشه

+ خب باشه خوبه ، الان چی جوابشو بدم؟؟ یکم باهاش لاس بزنم بعد سر صحبتو باز کنم؟؟

_ مثل اینکه توام بدت نمیادا ، نخیر میفهمه یه ریگی به کفشمونه

+ خب چه کنم پس

_ بده خودم باش میچتم

کیانا گوشیو به دستم داد و گفت:

+ فقط زود جواب بده ، سه ساعت سین کردم چیزی نگفتم

به‌ محض اینکه خواستم جوابشو بدم تصویری زنگید ، با نگرانی گفتم:

_ وای داره تصویری میزنگه

+ خب جواب بده

_ نه نمیتونم
دیدگاه ها (۶)

#پارت55شیطونکِ بابا🥺💜+ نمیخواد‌ که بخورتت از پشت گوشی دختر ،...

#پارت56شیطونکِ بابا🥺💜خواست جوابمو بده تماسو قط کردم و گوشیمو...

#پارت53شیطونکِ بابا🥺💜توجهی بهش نکردم که زد روی شونه ام و گفت...

#پارت52شیطونکِ بابا🥺💜چند روزی میشد که خونه کیانا بودم و مدرس...

آره من خیلی برات زیاده روی کردم...تو من و فروختی به کسی که ک...

برمیگردمپارت : 63_ میگم میتونم از سوال بپرسم_ اره میتونی ولی...

#عشق_شفاف part: 8دیدم داره غذای خدمتکار میخوره🗿 هعی بهش گفتم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط