Crazy Silence
Crazy Silence...
پارت بیست و سوم
_________________
ویو ا.ت
سمت جونگکوک حرکت کرد...
ات:کار داشتی ؟!
#اره....باید یه چیز مهم بهت بگم
ات:چی؟!
#ج،جیهوپ...ازم خواست یونگی رو بکشم
ات:تو رفتی پیش جیهوپ؟! چرا...
#هیشش...بهم گفت اگر کار یونگی رو تمام کنم میگه قاتل دوم کیه و کجاست ...
ات:نیاز نیست اون بگه ...خودم میدونم کیه منتظرم قاتل دوم سوتی بده ...
#کیه؟!
ات:جانی....تمام این مدت جانی قاتل صحنه ها بوده نه جیهوپ
#چجوری تو یه روز دقیقا فهمیدی ؟!
ات:جانی موهاش قرمزه ...ولی جیهوپ موهاش رنگ خودشه مشکی خالص ...تا الان فکر میکردم جیهوپ اون قاتل مو قرمز بوده ولی الان میفهمم جیهوپ حتی یک بارم موهاش رو رنگ نکرده چه برسه قرمز کنه
#از کجا متوجه شدی ؟!
ات:دستگاهی که از آمریکا رئیس چو سفارش داده دقیقه ...همه چی حتی رنگ مو رو هم تشخیص میده و ولی هیچ اثری از رنگ روی سر جیهوپ نیست ...
#ایم دلیل قانع کننده ایی نیست ا.ت
ات:برای همین منتظر سوتی خود جانی ام
#اگر ردی از خودش نزاره چی؟!
ات:اونوقت باید یونگی رو بکشیم
#ا.تتت....اون داداشته ها....
ات:خب ما هم ماموریم و معذور ...مجبوریم باشیم همه کار انجام میدیم ...
#ولی اون برادر تو هست و دوست ما...
ات:بعدا برات موضوع رو تعریف میکنم ...فعلا برو خونه من برم کار دارم
#کجا؟!
ات: انجام بدم بهت میگم...
جونگکوک سمت دفتر حرکت کرد تمام ذهنش مشغول حرف های ا.ت و جیهوپ بود ....بالاخره بعد از چند دقیقه به دفتر رسید و واردش شد ...
پیراهنی زرشکی که تنش بود رو در آورد رو روی صندلی پرت کرد فقط شلوار پاش بود سمت حمام خصوصی دفتر رفت که در باز شد
برگشت سمت در
#چیزی شده هیونگ؟!
ته: آخر بهش اعتراف کردی نه؟!
#به کی؟! چی؟!
ته:جونگکوک نگفتم الان وقتش نیست ؟! هاا؟!
#خدایا...من هیچ کار اشتباهی انجام ندادم
ته:کوک نمیخوای قبول کنی با این کارت گند زدی داخل...
#من رفته بودم پیش جیهوپ بعدش هم یه سری اطلاعات گرفته بودم و به ا.ت گفتم همین ...بهش اعتراف نکردم پس داد نزن ...
ته:خوبه ...لطفا هیچوقت بهش اعتراف نکن
#چرا اونوقت ؟! نکنه تو هم دوسش داری ؟!
ته:خفه شو کوک ...ا.ت...ا.ت جیهوپ رو دوست داره ...جیهوپ هم همینطور ا.ت رو دوست داره ...عشق تو فقط یه عشق یه طرفه هست که فقط به خودت آسیب میزنه...
#لازم نبود این رو بگی ....خودم امروز از دهن جیهوپ شنیدم ...در ضمن ا.ت راه نجات جیهوپ رو پیدا کرده الان هم رفته بیرون و نمیدونم قراره چیکار بکنه ...
ته:راه نجات جیهوپ؟!...اون یه قاتله راه نجات نداره !
#چرا نداشته باشه؟!....
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake#J_HOPE
پارت بیست و سوم
_________________
ویو ا.ت
سمت جونگکوک حرکت کرد...
ات:کار داشتی ؟!
#اره....باید یه چیز مهم بهت بگم
ات:چی؟!
#ج،جیهوپ...ازم خواست یونگی رو بکشم
ات:تو رفتی پیش جیهوپ؟! چرا...
#هیشش...بهم گفت اگر کار یونگی رو تمام کنم میگه قاتل دوم کیه و کجاست ...
ات:نیاز نیست اون بگه ...خودم میدونم کیه منتظرم قاتل دوم سوتی بده ...
#کیه؟!
ات:جانی....تمام این مدت جانی قاتل صحنه ها بوده نه جیهوپ
#چجوری تو یه روز دقیقا فهمیدی ؟!
ات:جانی موهاش قرمزه ...ولی جیهوپ موهاش رنگ خودشه مشکی خالص ...تا الان فکر میکردم جیهوپ اون قاتل مو قرمز بوده ولی الان میفهمم جیهوپ حتی یک بارم موهاش رو رنگ نکرده چه برسه قرمز کنه
#از کجا متوجه شدی ؟!
ات:دستگاهی که از آمریکا رئیس چو سفارش داده دقیقه ...همه چی حتی رنگ مو رو هم تشخیص میده و ولی هیچ اثری از رنگ روی سر جیهوپ نیست ...
#ایم دلیل قانع کننده ایی نیست ا.ت
ات:برای همین منتظر سوتی خود جانی ام
#اگر ردی از خودش نزاره چی؟!
ات:اونوقت باید یونگی رو بکشیم
#ا.تتت....اون داداشته ها....
ات:خب ما هم ماموریم و معذور ...مجبوریم باشیم همه کار انجام میدیم ...
#ولی اون برادر تو هست و دوست ما...
ات:بعدا برات موضوع رو تعریف میکنم ...فعلا برو خونه من برم کار دارم
#کجا؟!
ات: انجام بدم بهت میگم...
جونگکوک سمت دفتر حرکت کرد تمام ذهنش مشغول حرف های ا.ت و جیهوپ بود ....بالاخره بعد از چند دقیقه به دفتر رسید و واردش شد ...
پیراهنی زرشکی که تنش بود رو در آورد رو روی صندلی پرت کرد فقط شلوار پاش بود سمت حمام خصوصی دفتر رفت که در باز شد
برگشت سمت در
#چیزی شده هیونگ؟!
ته: آخر بهش اعتراف کردی نه؟!
#به کی؟! چی؟!
ته:جونگکوک نگفتم الان وقتش نیست ؟! هاا؟!
#خدایا...من هیچ کار اشتباهی انجام ندادم
ته:کوک نمیخوای قبول کنی با این کارت گند زدی داخل...
#من رفته بودم پیش جیهوپ بعدش هم یه سری اطلاعات گرفته بودم و به ا.ت گفتم همین ...بهش اعتراف نکردم پس داد نزن ...
ته:خوبه ...لطفا هیچوقت بهش اعتراف نکن
#چرا اونوقت ؟! نکنه تو هم دوسش داری ؟!
ته:خفه شو کوک ...ا.ت...ا.ت جیهوپ رو دوست داره ...جیهوپ هم همینطور ا.ت رو دوست داره ...عشق تو فقط یه عشق یه طرفه هست که فقط به خودت آسیب میزنه...
#لازم نبود این رو بگی ....خودم امروز از دهن جیهوپ شنیدم ...در ضمن ا.ت راه نجات جیهوپ رو پیدا کرده الان هم رفته بیرون و نمیدونم قراره چیکار بکنه ...
ته:راه نجات جیهوپ؟!...اون یه قاتله راه نجات نداره !
#چرا نداشته باشه؟!....
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake#J_HOPE
- ۸.۱k
- ۱۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط