چه بیهوده اختراع شد

چه بیهوده اختراع شد
سَم، شکنجه، تیغ، چوبه ی دار…
وقتی یک خاطره می تواند
نفست را
بند بیاورد زمین گیرت کند
تو را به گریه بیندازد
خونت را به جوش آورد..!!
دیدگاه ها (۱)

همه یِ ما باید کسی را داشته باشیمکه وقتی یک روز ، روزِ ما نب...

نفس کشیدن از جایی سخت می‌شه،که نخوای با سرنوشتت کنار بیای.او...

حل و هوای این روزهای من حال و هوای دوران استسکوت و تاریکی ، ...

من با دوریتآزمون سختی پس میدهمدیگر این بیخبری یعنی چه ؟

از تو چیز زیادی نمی خواهم...تنها قطعه ای از شرجیِ حنجره ات ر...

ماندم به خماری که شراب تو بجوشدپس مست شود در خم و از خود بخر...

عشق آمد و زبان دلم ، آه و ناله شدبا چشمهای مِی زده ات هم پیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط