توی شبهای سوت و کور
توی شبهای سوت و کور،
وقتی فقط خاطرهها موندن
و یه دلِ خسته،
صدای شب مثل یه نجواست؛
یه خواهش آروم،
بین کوچههای خالیِ دلتنگی.
صدایی که انگار از تهِ دل میگه:
هر وقت گوشی زنگ زد،
هر وقت دری باز شد…
شاید من باشم،
شایدم یه نشونه از من…
پس منو یاد کن،
همینقدر بیصدا،
همینقدر عاشقانه...
🫀....
وقتی فقط خاطرهها موندن
و یه دلِ خسته،
صدای شب مثل یه نجواست؛
یه خواهش آروم،
بین کوچههای خالیِ دلتنگی.
صدایی که انگار از تهِ دل میگه:
هر وقت گوشی زنگ زد،
هر وقت دری باز شد…
شاید من باشم،
شایدم یه نشونه از من…
پس منو یاد کن،
همینقدر بیصدا،
همینقدر عاشقانه...
🫀....
- ۴۵۶
- ۰۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط