کابوس تلخ
کابوس تلخ
p:10🍓
رب گوجه شدم..
لبم روی لب کوک تکون میخورد و کوک میو مد جلو خابیده بود ولی نه کیوت و خرگوشی بم و خشن و سرد خابیده بود ازش کمی ترسیدم ولی برای اینکه بروی خودم نیارم رومو اونوری کردم و به خابم ادامه دادم بیدار که شدم کوک از پشت بغلم کرده بود و نفس گرمش به گردنم میخورد خجالت شدم خدا پاشدم پتو کشیدم روش بالشت گذاشتم بغلش که مثلا منم 🤣
بعد رفتم غذا درست کردم و شکم دردم ثانیه ب ثانیه بیشتر تر میشد ولی اهمیت ندادم داشتم پارچ ابو میبردم سر سفره که دیگه نتونستم تحمل کنم و پارچ از دستم افتاد و اب پاشید همه جا و تکه های شیشه روی زمین دردمو بیشتر میکرد
کوک ویو
با صدای شکستن چیزی از خاببیدار شدم رفتم دیدم ا.ت کنار چن تکه شیشه افتاده و درور ورش هم اب ریخته و میز غذاهم با تم و غذایی که دوست داشتم چیده شده بود سر ا.ت داد زدم
کوک: مگه نگفتم کار نکن( داد وحشتناک بلند)
ا.ت : ببببب ایی یبببخشییی ای یییییید ایییییی( جیغ وحشتناککککککک بلند)
کوک: به خودم اومدم رفتم بغلش و براید استایل بغلش کردم و بوسیدمش هم خودم هم اون اروم شد
ا.ت: بب بب بب بب ببخشیی یی دد( لکنت فروان)
کوک: ا.ت ببخشید سرت داد زدم عشقم
ا.ت : اش. ک.ا .ل ن.داره
کوک : دیگه لکنت نداشته باش عسلم
ا.ت٫: باشه زندگیم
من : اه جمع کنین چندشا عق عق 🤢
غذا خوردن و کوک بزور ظرفارو شست و رفت بالا ا.ت خیییییلی کیوت خری خابیده بود رفت بغلش کردو ا.ت پاشو انداخت دور کمر کوکو خابیدن
۹ماه بعد
ا.ت : کوکی خیلی میترسم( عرق سرد)
کوک : نترس زندگیم من پیشتم ( و عرقشو پاک میکنع ) عقق🤢
بعد از چندساعت ا.ت میاد یه نی نی کیوت سگ خری روباه گاوی اسکل یعنی خلاصه از من تویی که داری این فیکو میخونی خوشگل تر بود🤣 شوخی بود تو زیباترین دختری هستی که من دیدم عشقول،❤️
میرن خونه و نی نی شون گریه میکنه ی لباس میکنن تنش و ا.ت تو اتاق خودش میخابونش و خودش میره کنار کوک میخابه
فردا صبح :
ا.ت ویو
پاشدم ی صدای میومد دقت که کردم فهمیدم...
خب خب ادمین تون کرم دارد ☺️🪱
بستونه بی ادبا فالو کنید پارت بعدو میزارم لایکا بالا من چقد
بخشندم دیدید زود به زود میزارم ولی شما لایک نمیکنید اصن بی ادبا من قهرم برید جمع کنین پارت بعدو نمیزارررررممم
باید لایکاش بالای ۸ تا باشه فالوور رو که نرسوندید انتظار پارت بعد دارید اول لایک بعد پارت بعد🙂
p:10🍓
رب گوجه شدم..
لبم روی لب کوک تکون میخورد و کوک میو مد جلو خابیده بود ولی نه کیوت و خرگوشی بم و خشن و سرد خابیده بود ازش کمی ترسیدم ولی برای اینکه بروی خودم نیارم رومو اونوری کردم و به خابم ادامه دادم بیدار که شدم کوک از پشت بغلم کرده بود و نفس گرمش به گردنم میخورد خجالت شدم خدا پاشدم پتو کشیدم روش بالشت گذاشتم بغلش که مثلا منم 🤣
بعد رفتم غذا درست کردم و شکم دردم ثانیه ب ثانیه بیشتر تر میشد ولی اهمیت ندادم داشتم پارچ ابو میبردم سر سفره که دیگه نتونستم تحمل کنم و پارچ از دستم افتاد و اب پاشید همه جا و تکه های شیشه روی زمین دردمو بیشتر میکرد
کوک ویو
با صدای شکستن چیزی از خاببیدار شدم رفتم دیدم ا.ت کنار چن تکه شیشه افتاده و درور ورش هم اب ریخته و میز غذاهم با تم و غذایی که دوست داشتم چیده شده بود سر ا.ت داد زدم
کوک: مگه نگفتم کار نکن( داد وحشتناک بلند)
ا.ت : ببببب ایی یبببخشییی ای یییییید ایییییی( جیغ وحشتناککککککک بلند)
کوک: به خودم اومدم رفتم بغلش و براید استایل بغلش کردم و بوسیدمش هم خودم هم اون اروم شد
ا.ت: بب بب بب بب ببخشیی یی دد( لکنت فروان)
کوک: ا.ت ببخشید سرت داد زدم عشقم
ا.ت : اش. ک.ا .ل ن.داره
کوک : دیگه لکنت نداشته باش عسلم
ا.ت٫: باشه زندگیم
من : اه جمع کنین چندشا عق عق 🤢
غذا خوردن و کوک بزور ظرفارو شست و رفت بالا ا.ت خیییییلی کیوت خری خابیده بود رفت بغلش کردو ا.ت پاشو انداخت دور کمر کوکو خابیدن
۹ماه بعد
ا.ت : کوکی خیلی میترسم( عرق سرد)
کوک : نترس زندگیم من پیشتم ( و عرقشو پاک میکنع ) عقق🤢
بعد از چندساعت ا.ت میاد یه نی نی کیوت سگ خری روباه گاوی اسکل یعنی خلاصه از من تویی که داری این فیکو میخونی خوشگل تر بود🤣 شوخی بود تو زیباترین دختری هستی که من دیدم عشقول،❤️
میرن خونه و نی نی شون گریه میکنه ی لباس میکنن تنش و ا.ت تو اتاق خودش میخابونش و خودش میره کنار کوک میخابه
فردا صبح :
ا.ت ویو
پاشدم ی صدای میومد دقت که کردم فهمیدم...
خب خب ادمین تون کرم دارد ☺️🪱
بستونه بی ادبا فالو کنید پارت بعدو میزارم لایکا بالا من چقد
بخشندم دیدید زود به زود میزارم ولی شما لایک نمیکنید اصن بی ادبا من قهرم برید جمع کنین پارت بعدو نمیزارررررممم
باید لایکاش بالای ۸ تا باشه فالوور رو که نرسوندید انتظار پارت بعد دارید اول لایک بعد پارت بعد🙂
۶.۵k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.