عشق اغیشته به خون
عشق اغیشته به خون )
پارت ۱۸۵
جیمین پلک زد و آروم گفت : میدونی .. و به من حق نمیدی تو هم یه مردی دیگه ... تهیونگ پلک زد.. تنها چیزی که در ذهنش گذشت حرفایی جان بود که سخنان اون دختره اشوه گر رو میگفت .. ولی این جیمین وبپ که اخم کرده بود .. چون در رستوران تنهاش گذاشته بود .. تهیونگ اخم کرد : هرچی هم بشه من سر این چیزا قهر نمیکنم ..
جیمین : ولی من میکنم .. همین ..
یوبین وارد بحث شد: جیمین .. پسر من هیچ وقت دنبال دخترای سن بالا نیست
جیمین مات و مبهوت نگاهش کرد گیچ مانند پلک زد : چی ؟ این چه ربطی داره
مین جی تند سر از روی شانه تعیونگ بلند کرد و با عصبانیت گفت : دخترا میونشی رو تو سرویس بهداشتی گیر انداختند .. و بهش گفتن تو استوری گذاشتی ..
تعیونگ اضافه کرد : و تو استوری گفتی که زنت کوچیکه اینو خواهر من فهمید - سری از تأسف تکون داد - پلک برات میسوزه ..
جیمین تند گفت : صبر کنید ویندوز من بالا بره .. کی به کی گفته ؟ ..
پارت ۱۸۵
جیمین پلک زد و آروم گفت : میدونی .. و به من حق نمیدی تو هم یه مردی دیگه ... تهیونگ پلک زد.. تنها چیزی که در ذهنش گذشت حرفایی جان بود که سخنان اون دختره اشوه گر رو میگفت .. ولی این جیمین وبپ که اخم کرده بود .. چون در رستوران تنهاش گذاشته بود .. تهیونگ اخم کرد : هرچی هم بشه من سر این چیزا قهر نمیکنم ..
جیمین : ولی من میکنم .. همین ..
یوبین وارد بحث شد: جیمین .. پسر من هیچ وقت دنبال دخترای سن بالا نیست
جیمین مات و مبهوت نگاهش کرد گیچ مانند پلک زد : چی ؟ این چه ربطی داره
مین جی تند سر از روی شانه تعیونگ بلند کرد و با عصبانیت گفت : دخترا میونشی رو تو سرویس بهداشتی گیر انداختند .. و بهش گفتن تو استوری گذاشتی ..
تعیونگ اضافه کرد : و تو استوری گفتی که زنت کوچیکه اینو خواهر من فهمید - سری از تأسف تکون داد - پلک برات میسوزه ..
جیمین تند گفت : صبر کنید ویندوز من بالا بره .. کی به کی گفته ؟ ..
- ۲۲۴
- ۰۸ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط