در میان جمعم اما باز غربت می کشم
در میان جمعم اما باز غربت می کشم
جرم من این است که بار محبت می کشم
من همین در کنج عزلت آخرش می بینمت
دودمان هجر را بعدش به عزلت می کشم
من به جرم عاشقی هر شب ملامت می شوم
من به جرم عاشقی هر شب ملالت می کشم
با محبت می کشی و با محبت می کشی
هر چه دارم می کشم از این محبت می کشم
هم می آیم پیش تو هم پیش تو می آورم
هم عبادت می کنم هم به عبادت می کشم
هر چه ام ، دارم درِ این خانه خدمت می کنم
هر که ام ، دارم درِ این خانه زحمت می کشم
گریه کن های تو آقایند ، آقای منند
خاک پاشان را به دیده عین تربت می کشم
یک دلی بشکن ز من تا گریه یسیری کنم
ورنه بعد روضه ات تا صبح حسرت می کشم
آبرویم را بگیر و گریه هایم را نگیر...
گریه ام وقتی نمی گیرد خجالت می کشم
سَمت روضه آمدن طی طریقت کردن است
وقت مردن هم خودم را سمت هیئت می کشم
تا که من یک روز در هفته بیایم پیش تو
جان زهرا مادرت شش روز منت می کشم
#السلام-علیک-یا-اباعبدالله
جرم من این است که بار محبت می کشم
من همین در کنج عزلت آخرش می بینمت
دودمان هجر را بعدش به عزلت می کشم
من به جرم عاشقی هر شب ملامت می شوم
من به جرم عاشقی هر شب ملالت می کشم
با محبت می کشی و با محبت می کشی
هر چه دارم می کشم از این محبت می کشم
هم می آیم پیش تو هم پیش تو می آورم
هم عبادت می کنم هم به عبادت می کشم
هر چه ام ، دارم درِ این خانه خدمت می کنم
هر که ام ، دارم درِ این خانه زحمت می کشم
گریه کن های تو آقایند ، آقای منند
خاک پاشان را به دیده عین تربت می کشم
یک دلی بشکن ز من تا گریه یسیری کنم
ورنه بعد روضه ات تا صبح حسرت می کشم
آبرویم را بگیر و گریه هایم را نگیر...
گریه ام وقتی نمی گیرد خجالت می کشم
سَمت روضه آمدن طی طریقت کردن است
وقت مردن هم خودم را سمت هیئت می کشم
تا که من یک روز در هفته بیایم پیش تو
جان زهرا مادرت شش روز منت می کشم
#السلام-علیک-یا-اباعبدالله
۳.۶k
۱۶ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.