Part71
Part71
((ا/ت))
لعنتی کاش میمردم… کاش اون چاقو رو روی پام نمیکشید و مستقیم تو قلبم فرو میکرد.. کوک نجاتم داد ولی هنوز اون صحنه جلوی چشمام بود ..دستمو از دستاش جدا کردم و سرمو رو به اونور کردم تا اشکامو نبینه ..با شنیدن هق هقاش نگاش کردم… چشماش کاسه خون بود ..خیلی گریه کرده بود
یه جمله گفت و بعد خواست بره
×متاسفم
+متاسفی??
همونجا وایساد
+متاسفی که… که دیگه منو نمیخوای?
×من کی همچین حرفی زدم??
+تو اصلا میدونی امشب چرا من الان اینجاممم??
×ا/تتتتتتت.. (داد زد) جون کی رو قسم بخورم باور کنیییییی??? بخداااااااا من صورت تورو دیدم…. من فکر کردممممم توییییییییییی(اشکاش نمیزاشت حرف بزنه) لعنتییی…. تو هم واسه من…. واسه من اولیمی… اولین دختر که واسه به دست اوردنش همه کار کردم… .تو اینکه عاشقتم تردید نداشته باش…
+کوک(گریه میکردم )
×جانممم..
+بیا برگردیم خونه
×باشه
+
((ا/ت))
لعنتی کاش میمردم… کاش اون چاقو رو روی پام نمیکشید و مستقیم تو قلبم فرو میکرد.. کوک نجاتم داد ولی هنوز اون صحنه جلوی چشمام بود ..دستمو از دستاش جدا کردم و سرمو رو به اونور کردم تا اشکامو نبینه ..با شنیدن هق هقاش نگاش کردم… چشماش کاسه خون بود ..خیلی گریه کرده بود
یه جمله گفت و بعد خواست بره
×متاسفم
+متاسفی??
همونجا وایساد
+متاسفی که… که دیگه منو نمیخوای?
×من کی همچین حرفی زدم??
+تو اصلا میدونی امشب چرا من الان اینجاممم??
×ا/تتتتتتت.. (داد زد) جون کی رو قسم بخورم باور کنیییییی??? بخداااااااا من صورت تورو دیدم…. من فکر کردممممم توییییییییییی(اشکاش نمیزاشت حرف بزنه) لعنتییی…. تو هم واسه من…. واسه من اولیمی… اولین دختر که واسه به دست اوردنش همه کار کردم… .تو اینکه عاشقتم تردید نداشته باش…
+کوک(گریه میکردم )
×جانممم..
+بیا برگردیم خونه
×باشه
+
۷.۵k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.