اعتراف دیر pاخر ادامه این پارت
_من باهاش چیکار کردم
من میدونستم عاشق بچه است و اونو ازش...وای من.....🤦🏻♀
& اشکالی نداره درست میشه بیا بریم دیدن ابجی
_اوهوم......
دقایقی بعد بخش روانی پشت در اتاق ات
ته ؟
&بله
_پایه ای برای آخرین بار رابطه منو ابجیت رو درست کنیم و صدامون در نیاد
&من جونمم براتون میدم
_اوم خوبه فقط ته کارلوس بچه رو دزدید باشه
&اوک
_✊🏻✊🏻✊🏻تق تق تق
+بفرمایید داخل 😭
_ عشقم ؟
+ جیمین 😨😢
تو تو اینجا چیکار میکنی
گم شو بیرون عوضی اشغال
(خودتی دختره عنتر)
میدونم جیوجه رو تو دزدیدی
_ نه ات اینطور نیس....
+سیسسسس ساکت شو گم شو بیرون
_ات...
+فقط خفه شو خب حتی نمیخوام یه لحظه ببینمت
_حتی اگه بگم جه اینجاست
+😨😥😦🥺جه اینجاست ؟
_ته میشه بیای داخل
& بفرمایید ابجی جونم اینم از جه خانم
+الاهی من فدات بشم عزیزم
الاهی قربونت برم من مامان
&ابجی راستش کار کارلوس بود
+کارلوس کیه
_راستش منو ته مافیاییم
+مافیا 😲🤯😳
&اوهوم مافیا
وقتی داشتم بچه رو برات میآورد ادمای کارلوس ریختن سرم و بچه رو ازم دزدین فورا به جیمین گفتم اون و من رفتیم سروقت کارلوس بچه رو پس گرفتیم و جیمین برای اینکه از سالم بودن بچه مطمئن بشه و دست ادمای کارلوس بهشون نرسه رفت اینگیلیس تا ازمایش بده
بعد تایید سلامت بچه به من خبر داد و .....
_و ازش یه آزمایش دیگه هم گرفتم ببخشید
که بدون اجازه اینکارو کردم ولی میخواستم بدونم بچه منم هست
ات باور کن من بدون تو نمیتونم ات من خیلی دوست دارم باور کن من.....
@ات لبای جیمین رو بوسید
انگار تمام این مدت دلش برای یه بار دیگه بوسیدن لب های عشقش تنگ شده بود دلش میخواست یه بار دیگه فقط یه بار دیگه ببوستش
ته ته خندش گرفت و سرش رو از روی خجالت چرخوند که اونام راحت باشن (الاهی بچم اب شد 😂)
چند ماه بعد
+عزیزم پوشک بچه رو بهم میدی؟!
_تو کیفشه ؟
+اره
چند مین بعد
_بفرمایید
+مرسی عشقم 😘
_ام نظرت چیه یه سر بریم ججو برای تعطیلات هوم؟
+ام بد نیست حال و هوامونم عوض میشه
جزیره ی ججو
_ات یادته اولین بار همینجا عشقمو بهت اعتراف کردمو گفتم دلم یه بچه میخواد که اسمش جیوجه باشع
به خاطر غروب عاشقانه ای که داشتیم
+هوم انگار همین دیروز بود
_😂 چونکه دقیقا همین دیروز بود
+چی دیروز بود....نه....امنکان.... نه نه نمیشه که......من....من فراموش کردم نه امکان نداره .....خاک عالم یادم رفته بود 😱😬
_دیروز جفتیمون خسته بودیم نخواستم اینو با خستگی بهت بدم
بیا 🎁
+مرسی......واااااییی جیمین از کجا......از کجا میدونستی عاشق نقاشیم ؟
_وقتی تو اینستا راجب نقاشی تحقیق میکردی دیدم
منم برات ست کاملشو خریدم
(نکته کادوی جیمین خیلی گنده بود ست نقاشی رو خودتون تصورکنید دیگه همچی داره)
+مرسی عشقم
@ات و جیمین هم دیگرو بوسیدن و به خوبی خوشی زندگی کردن
همه چیز عالی بود و جیمی و ات و جه خوشبخت بودن
پایان فصل اول
به قران دستم شکست تا بنویسم خصوصا که یه بار نوشتم بعد اپ نشد اگه لایک نکنید کشتمتون🔪🔪😂😂
من میدونستم عاشق بچه است و اونو ازش...وای من.....🤦🏻♀
& اشکالی نداره درست میشه بیا بریم دیدن ابجی
_اوهوم......
دقایقی بعد بخش روانی پشت در اتاق ات
ته ؟
&بله
_پایه ای برای آخرین بار رابطه منو ابجیت رو درست کنیم و صدامون در نیاد
&من جونمم براتون میدم
_اوم خوبه فقط ته کارلوس بچه رو دزدید باشه
&اوک
_✊🏻✊🏻✊🏻تق تق تق
+بفرمایید داخل 😭
_ عشقم ؟
+ جیمین 😨😢
تو تو اینجا چیکار میکنی
گم شو بیرون عوضی اشغال
(خودتی دختره عنتر)
میدونم جیوجه رو تو دزدیدی
_ نه ات اینطور نیس....
+سیسسسس ساکت شو گم شو بیرون
_ات...
+فقط خفه شو خب حتی نمیخوام یه لحظه ببینمت
_حتی اگه بگم جه اینجاست
+😨😥😦🥺جه اینجاست ؟
_ته میشه بیای داخل
& بفرمایید ابجی جونم اینم از جه خانم
+الاهی من فدات بشم عزیزم
الاهی قربونت برم من مامان
&ابجی راستش کار کارلوس بود
+کارلوس کیه
_راستش منو ته مافیاییم
+مافیا 😲🤯😳
&اوهوم مافیا
وقتی داشتم بچه رو برات میآورد ادمای کارلوس ریختن سرم و بچه رو ازم دزدین فورا به جیمین گفتم اون و من رفتیم سروقت کارلوس بچه رو پس گرفتیم و جیمین برای اینکه از سالم بودن بچه مطمئن بشه و دست ادمای کارلوس بهشون نرسه رفت اینگیلیس تا ازمایش بده
بعد تایید سلامت بچه به من خبر داد و .....
_و ازش یه آزمایش دیگه هم گرفتم ببخشید
که بدون اجازه اینکارو کردم ولی میخواستم بدونم بچه منم هست
ات باور کن من بدون تو نمیتونم ات من خیلی دوست دارم باور کن من.....
@ات لبای جیمین رو بوسید
انگار تمام این مدت دلش برای یه بار دیگه بوسیدن لب های عشقش تنگ شده بود دلش میخواست یه بار دیگه فقط یه بار دیگه ببوستش
ته ته خندش گرفت و سرش رو از روی خجالت چرخوند که اونام راحت باشن (الاهی بچم اب شد 😂)
چند ماه بعد
+عزیزم پوشک بچه رو بهم میدی؟!
_تو کیفشه ؟
+اره
چند مین بعد
_بفرمایید
+مرسی عشقم 😘
_ام نظرت چیه یه سر بریم ججو برای تعطیلات هوم؟
+ام بد نیست حال و هوامونم عوض میشه
جزیره ی ججو
_ات یادته اولین بار همینجا عشقمو بهت اعتراف کردمو گفتم دلم یه بچه میخواد که اسمش جیوجه باشع
به خاطر غروب عاشقانه ای که داشتیم
+هوم انگار همین دیروز بود
_😂 چونکه دقیقا همین دیروز بود
+چی دیروز بود....نه....امنکان.... نه نه نمیشه که......من....من فراموش کردم نه امکان نداره .....خاک عالم یادم رفته بود 😱😬
_دیروز جفتیمون خسته بودیم نخواستم اینو با خستگی بهت بدم
بیا 🎁
+مرسی......واااااییی جیمین از کجا......از کجا میدونستی عاشق نقاشیم ؟
_وقتی تو اینستا راجب نقاشی تحقیق میکردی دیدم
منم برات ست کاملشو خریدم
(نکته کادوی جیمین خیلی گنده بود ست نقاشی رو خودتون تصورکنید دیگه همچی داره)
+مرسی عشقم
@ات و جیمین هم دیگرو بوسیدن و به خوبی خوشی زندگی کردن
همه چیز عالی بود و جیمی و ات و جه خوشبخت بودن
پایان فصل اول
به قران دستم شکست تا بنویسم خصوصا که یه بار نوشتم بعد اپ نشد اگه لایک نکنید کشتمتون🔪🔪😂😂
۳.۴k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.