وپنج شنبهحرفی نداردبرایزدن

و پنج شنبه حرفی ندارد برای زدن 
گریه میکند غزلی 
در پیاده روی دفترم 
که تا چندی دیگر 
غریب خواهد ماند 
غریب خواهد گریست تا ابد 
چرا که متولد شده 
در پنجشنبه ای که 
تمام نگاهش غم است و غم 
همیشه پنجشنبه حرفی نداشته برای زدن...!
دیدگاه ها (۲)

.کاری نمی‌کنمتنها روزی هزاربارکنار پنجره می‌رومو هربارتنهاار...

.هرصبح اضافهء بال‌هایم را در آینه می‌چینمو به زندگی میان آدم...

اون ور جنگل تن سبزپشت دشت سر به دامناون ور روزای تاریکپشت ای...

#«ونیز»یخ_زد! ونیز جزیره‌ای در شمال ایتالیا است که در میان ...

---### 💔 پارت چهاردهم: ات هنوز در آغوش جیمین بود. دست‌هایش م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط