دستَش را که گرفتم اِنگار تمام وجودش یَخ زده بود.،
دستَش را که گرفتم اِنگار تمام وجودش یَخ زده بود.،
نمیدانَم چرا اَما انگار مُرده بود
شایَد هَم او یکروز کسی را دوست داشت که دیگر بَعد او کسی حتی لَمسش نکرده بود.
#آرمان_تمسکنی
نمیدانَم چرا اَما انگار مُرده بود
شایَد هَم او یکروز کسی را دوست داشت که دیگر بَعد او کسی حتی لَمسش نکرده بود.
#آرمان_تمسکنی
۴۳۹
۱۳ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.