مهر ماه سال 1360 بود. عراق داشت با حمایت آمریکا بمب و موش
مهر ماه سال 1360 بود. عراق داشت با حمایت آمریکا بمب و موشک می ریخت روی سر مردم ایران. نظامی، غیر نظامی ، بزرگ، کوچک، همه را داشت می کشت. ادواردو برداشت و رفت کاخ سفید با مشاور امنیت ملی آمریکا دیدار کرد.
به او گفت: شماها مداخله گرید. شماها دشمن اصلی مردم ایرانید. شماها قاتل اصلی مردم ایرانید.
نترسیده بود آنجا بلایی سرش بیاورند یا سرش را بکنند زیر آب.
بعدا ها داشت این ماجرا را تعریف می کرد. می گفت: آن روز که رفته بودم کاخ سفید و آن حرف ها را به مشاور امنیت ملی آمریکا می زدم، او عکس امام را زده بود روی یک دیوار ، یک کلت دستش گرفته بود و داشت با تیر به آن می زد!
آن مقام آمریکایی شلیک می کرد و به من می گفت ما تا این مرد را از میان بر نداریم، آرام نمی نشینیم.
اشک جمع شده بود توی چشم هایش و بغض ، راه گلویش را بسته بود. نمی توانست ادامه حرفهایش را بدهد.
❤شهید ادواردو آنیلی ❤
کتاب من ادواردو نیستم! 72 داستانک از ثروتمند ترین شهید شیعه
به او گفت: شماها مداخله گرید. شماها دشمن اصلی مردم ایرانید. شماها قاتل اصلی مردم ایرانید.
نترسیده بود آنجا بلایی سرش بیاورند یا سرش را بکنند زیر آب.
بعدا ها داشت این ماجرا را تعریف می کرد. می گفت: آن روز که رفته بودم کاخ سفید و آن حرف ها را به مشاور امنیت ملی آمریکا می زدم، او عکس امام را زده بود روی یک دیوار ، یک کلت دستش گرفته بود و داشت با تیر به آن می زد!
آن مقام آمریکایی شلیک می کرد و به من می گفت ما تا این مرد را از میان بر نداریم، آرام نمی نشینیم.
اشک جمع شده بود توی چشم هایش و بغض ، راه گلویش را بسته بود. نمی توانست ادامه حرفهایش را بدهد.
❤شهید ادواردو آنیلی ❤
کتاب من ادواردو نیستم! 72 داستانک از ثروتمند ترین شهید شیعه
۴.۱k
۰۷ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.