Part 3
هاهای...... اینم از پارت سوم
پارت بعدی پارت آخره
خببب
امیدوارم خوشتون بیاد
_آپدیت جدید ا/ت_
*عکستون موقع ضبط آهنگ*
سخت در حال تلاش
_کامنت ها_
هیون: ترکیب صدای جی و ا/ت...
آلون: بی صبرانه منتظرشمم
_۲ ساعت بعد_
شوگا: خب ا/ت یکم استراحت کن بعد ادامه بدیم
ا/ت: باشه من میرم یکم اونجا بشینم
شوگا: حله
شوگا: هیی هیونگ چته؟ تو فکری
تهیونگ: هنوزم ازش دلگیرم ولی وقتی صداشو میشنوم نمیتونم جلوی حسی که دارم رو بگیرم، هنوزم خوشگل ترین آدمیه که دیدم
شوگا: تو میدونی چی میخوای فقد نمیدونی چیکار کنی
تهیونگ: نه هیونگ نمیشه... بیخیالش
جونگکوک کجاست؟
شوگا: از کمپانی زنگ زدن داره حرف میزنه
تهیونگ: مشکلی که نیست؟
شوگا: نه نه فقد میپرسن چطور پیش میره
_ا/ت ویو_
رفتم یکم بشینم با گوشیم ور برم....
هم دلم میخواد بکشمش هم دلم میخواد همین الان برم بشینم روی پاش ببوسمش...
چرا باید اینقد جذاب میشدی کیم تهیونگ؟
_آپدیت جونگکوک_
دو روزه که بی وقفه در حال ضبطیم، اون دوتا (ا/ت و تهیونگ) همکارای خوبی شدن (دوتا از عکساتون با تهیونگ...)
(ا/ت: - )(تهیونگ: ×)
- هوی عوضی، پست جی کی رو دیدی؟
× آره دیدم
- این عکسا رو کی گرفته؟ من مست بودم یادم نمیاد. ببینم نکنه از عمد مستم کردی؟
× مزخرف نگو. در مورد اولی منم یادم نمیاد مست بودم همونطور... تو دومی هم داری نودل میخوری
- نه خوب نگا کن... تو داری بم نودل میدی، تو دوازده ساعت گشنم نگه داشتی؛ و بعد یه هفته و ۳ روز با دستای خودت بهم نودل دادی، قضیه چیه عوضی؟
× فقد نمیخواستم تو خونه خودت استراحت نکنی، باید شب نگهت میداشتم
- ازت متنفرم. در مورد عکس اولی چی؟ کنجکاو شدم در مورد چی حرف میزدیم که اونطوری میخندیم
× یونگی میگفت ازم خواستی دوباره برات غذا درست کنم، بد عادت شدی
- خفه شو
× امروز ضبط آخره، شب ساعت ۸ خونهی من
_ا/ت ویو_
وقتی در رو باز کرد، زیر چشم هاش گود افتاده بود. نگرانش شدم و ازش پرسیدم دیشب نتونسته خوب بخوابه یا نه؟ ولی جوابمو نداد، وقتی رفتیم استودیو یه دختر اونجا بود. تهیونگ اونو یواشکی اتاقش برد ولی متوجه نشد من دنبالشون افتادم. اون گردنش رو میبوسید انگار که تشنش بود
اون واقعا عوضیه ده سال پیش هم وقتی داشت گردن پسری رو میبوسید مچشو گرفتم و الان دوباره داره همون کار رو میکنه
- برای حرومزاده بودن حقوق میگیری؟(یکم بلند و با بغض)
پارت بعدی پارت آخره
خببب
امیدوارم خوشتون بیاد
_آپدیت جدید ا/ت_
*عکستون موقع ضبط آهنگ*
سخت در حال تلاش
_کامنت ها_
هیون: ترکیب صدای جی و ا/ت...
آلون: بی صبرانه منتظرشمم
_۲ ساعت بعد_
شوگا: خب ا/ت یکم استراحت کن بعد ادامه بدیم
ا/ت: باشه من میرم یکم اونجا بشینم
شوگا: حله
شوگا: هیی هیونگ چته؟ تو فکری
تهیونگ: هنوزم ازش دلگیرم ولی وقتی صداشو میشنوم نمیتونم جلوی حسی که دارم رو بگیرم، هنوزم خوشگل ترین آدمیه که دیدم
شوگا: تو میدونی چی میخوای فقد نمیدونی چیکار کنی
تهیونگ: نه هیونگ نمیشه... بیخیالش
جونگکوک کجاست؟
شوگا: از کمپانی زنگ زدن داره حرف میزنه
تهیونگ: مشکلی که نیست؟
شوگا: نه نه فقد میپرسن چطور پیش میره
_ا/ت ویو_
رفتم یکم بشینم با گوشیم ور برم....
هم دلم میخواد بکشمش هم دلم میخواد همین الان برم بشینم روی پاش ببوسمش...
چرا باید اینقد جذاب میشدی کیم تهیونگ؟
_آپدیت جونگکوک_
دو روزه که بی وقفه در حال ضبطیم، اون دوتا (ا/ت و تهیونگ) همکارای خوبی شدن (دوتا از عکساتون با تهیونگ...)
(ا/ت: - )(تهیونگ: ×)
- هوی عوضی، پست جی کی رو دیدی؟
× آره دیدم
- این عکسا رو کی گرفته؟ من مست بودم یادم نمیاد. ببینم نکنه از عمد مستم کردی؟
× مزخرف نگو. در مورد اولی منم یادم نمیاد مست بودم همونطور... تو دومی هم داری نودل میخوری
- نه خوب نگا کن... تو داری بم نودل میدی، تو دوازده ساعت گشنم نگه داشتی؛ و بعد یه هفته و ۳ روز با دستای خودت بهم نودل دادی، قضیه چیه عوضی؟
× فقد نمیخواستم تو خونه خودت استراحت نکنی، باید شب نگهت میداشتم
- ازت متنفرم. در مورد عکس اولی چی؟ کنجکاو شدم در مورد چی حرف میزدیم که اونطوری میخندیم
× یونگی میگفت ازم خواستی دوباره برات غذا درست کنم، بد عادت شدی
- خفه شو
× امروز ضبط آخره، شب ساعت ۸ خونهی من
_ا/ت ویو_
وقتی در رو باز کرد، زیر چشم هاش گود افتاده بود. نگرانش شدم و ازش پرسیدم دیشب نتونسته خوب بخوابه یا نه؟ ولی جوابمو نداد، وقتی رفتیم استودیو یه دختر اونجا بود. تهیونگ اونو یواشکی اتاقش برد ولی متوجه نشد من دنبالشون افتادم. اون گردنش رو میبوسید انگار که تشنش بود
اون واقعا عوضیه ده سال پیش هم وقتی داشت گردن پسری رو میبوسید مچشو گرفتم و الان دوباره داره همون کار رو میکنه
- برای حرومزاده بودن حقوق میگیری؟(یکم بلند و با بغض)
۳.۴k
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.