پارت

#پارت64
شیطونکِ بابا🥺💜

_ ست مشکی ، انگار چهلم ننشه

+ دیدیش بهم نشون بده ، کنجاوم ببینمش از نزدیک

_ باش

+ چرا بیکاری؟؟ نهایت استفاده رو بکن از اینجا ، بخور

نگاهی به میز انداختم و یه فینگر فود برداشتم و مشغول خوردن شدم ، همونطور که میخوردم جمعیتم دید میزدم

_ میگما کیانا منو باش فک میکردم کوتاه ترین لباس مال منه!! اینارو که دیدم خیالم راحت شد ، نگا دخترا چجوری لباس پوشیدن

+ عزیزم اینا مخصوص آخر شبن

_ آخرشب؟؟ یعنی چی؟؟

+ تو تاحالا اینجور مهمونیا نیومدی نمیدونی!! آخرای مهمونی که جمع خودمونی شد ، هرکدوم از پسرا دست یکی از اینارو میگیرن و باهم‌ میرن رو کار

_ وای یعنی چی؟؟ یعنی در واقع این دخترارو....

+ آره ، این دخترا ساعتی کارمیکنن

آمپرم از حرفای کیانا زده بود بالا ، یعنی چی خب؟؟ خاک تو سرشون ، چقد حقیرن

هوفی کشیدم و سعی کردم به چیزای چرت و پرت فکر نکنم ، خودم کم بدبختی دارم حالا بیام حرص اینارو هم بخورم؟؟

اصلا به من چه هرغلطی دوسدارن بکنن ، گوشیمو از داخل کیفم درآوردم و نگاهی به رژم انداختم تا مبادا خراب شده باشه

همونطور که خودمو وارسی میکردم ، با دیدن هیبت افراز اونم درست رو به روم گوشیمو فوری آوردم پایین و....
دیدگاه ها (۰)

#پارت65شیطونکِ بابا🥺💜با نگرانی چشم دوختم بهش که گفت:+ معرفی ...

#پارت66شیطونکِ بابا🥺💜خواستم یه چیزی کلفت بارش اما بیخیال شدم...

تیپ آقا افراز در مهمونی😁😍🤘

#پارت63شیطونکِ بابا🥺💜+ بده خودم میدوزم الان میزنی شهیدم‌ میک...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_269نگاهی به جونگکوک ان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط