عاشق که بشی....۶۰
#عاشق_که_بشی....۶۰
چاعان:عهه😐
لیا:رفتم بیرون هموا بخورم
یاعیز:یعنی ما جدا میشیم از هم
چاعان:فک کنم
بعدش ژاکتش که دستش بود محکم انداخت رو صندلی
یاعیز:اصبی نشو چاعان حل میشه
چاعان:خدا کنه
یه پرستار اومد و گفت:حال توانا خانوم خوبه الان میتونیم مرخصش کنیم
یاعیز:من برم لیا رو صدا بزنم
لیا بد بدو اومد و رفت اتاق
لیا:عشقمم
توانا:ابجی جوونم
لیا:خیلی نگرانت بودم
توانا:🥹
و لیا همه چی رو برا توانا تعریف کرد
توانا:چییی.کاش بهوش نمیومدم😔
لیا:عع توانا
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
همه گی رفتن خونه لیا اینا
چاعان:لیا عوض کن تصمیمتو
لیا:نمیشه
یاعیز و توانا هم که اشتی کردن
توانا:خداحافظ عشقم
یاعیز:لطفا نرو
توانا:مجبورم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
یاعیز و چاعان رفتن حیاط
و پینار و لیا و توانا مشغول حرف زدن بودن
♡♡♡♡
پینار :پسرا اینجایید ی ساعت دنبالتونم
چاعان:چیشده
پینار:لیا نمیخواد بیاد
چاعان:😳😳😳❤️واقعا
پینار: بله
یاعیز:توانا چی
پینار:توانا گفت میخواد همرام بیاد
یاعیز:چ...چی😔
توانا:لیا رو محکم بغل کردو:خداحافظ
یاعیز:چرا قبول نکردی اینجا بمونی
توانا:ببخشید یاعیز ولی منم میخوام برم اونجا زندگیم اینجا به درد نمیخوره
یاعیز:اصبانی شد و رفت
لیا و چاعان به فرودگاه رفتن
چاعان:عهه😐
لیا:رفتم بیرون هموا بخورم
یاعیز:یعنی ما جدا میشیم از هم
چاعان:فک کنم
بعدش ژاکتش که دستش بود محکم انداخت رو صندلی
یاعیز:اصبی نشو چاعان حل میشه
چاعان:خدا کنه
یه پرستار اومد و گفت:حال توانا خانوم خوبه الان میتونیم مرخصش کنیم
یاعیز:من برم لیا رو صدا بزنم
لیا بد بدو اومد و رفت اتاق
لیا:عشقمم
توانا:ابجی جوونم
لیا:خیلی نگرانت بودم
توانا:🥹
و لیا همه چی رو برا توانا تعریف کرد
توانا:چییی.کاش بهوش نمیومدم😔
لیا:عع توانا
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
همه گی رفتن خونه لیا اینا
چاعان:لیا عوض کن تصمیمتو
لیا:نمیشه
یاعیز و توانا هم که اشتی کردن
توانا:خداحافظ عشقم
یاعیز:لطفا نرو
توانا:مجبورم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
یاعیز و چاعان رفتن حیاط
و پینار و لیا و توانا مشغول حرف زدن بودن
♡♡♡♡
پینار :پسرا اینجایید ی ساعت دنبالتونم
چاعان:چیشده
پینار:لیا نمیخواد بیاد
چاعان:😳😳😳❤️واقعا
پینار: بله
یاعیز:توانا چی
پینار:توانا گفت میخواد همرام بیاد
یاعیز:چ...چی😔
توانا:لیا رو محکم بغل کردو:خداحافظ
یاعیز:چرا قبول نکردی اینجا بمونی
توانا:ببخشید یاعیز ولی منم میخوام برم اونجا زندگیم اینجا به درد نمیخوره
یاعیز:اصبانی شد و رفت
لیا و چاعان به فرودگاه رفتن
۳۱۱
۳۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.