من هفت تا ددی دارم

❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_6۲

تموم بدنم نبض میزد سعی کردم بهش فکر نکنم و بخوابم ولی مگه میشد؟

چشم هام رو بستم و به سختی به سمت در چرخیدم و کم کم چشمام گرم شد و خوابم برد....

..... فردا صبح .....

دستامو کش دادم و طبق عادتم پاهام رو دوبار به تخت کوبوندم

درد شکمم بهتر بود حداقل میتونستم راه برم.....

خواستم از تخت پایین بیام که در واشد و نامجون اومد تو

من:سلام

نامجون:ددیش؟

من:سلام ددی

یهو یاد لخت بودنم افتادم و سریع ملافه رو روی خودم کشیدم که این کارم باعث خنده ی نامجون شد

نامجون:بیبی خجالتی

به طرفم اومد و طی یه حرکت بقلم کرد خجالت کشیدم و سرم رو بین گردنش قائم کردم

به سمت یکی از درای اتاق بردم و در رو باز کرد که با یه حموم مجهز رو به رو شدم

آروم توی وان گذاشتم و آب رو باز کردم....بعد پر شدن وان کف توی وان ریخت

و شروع کرد شستن موهام سرم رو به وان تکیه دادم و چشامو رو هم گذاشتم

نامجون:بیا بشورم بعد بریم بیرون

دستامو بلند کرد که بقلم کرد و زیر آب نشوندم و شروع کرد شستن بدنم

#ANIL
@dady_2021
دیدگاه ها (۳)

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

HENTAI :: AKUTAGAWA ♡ ATSUSHI(درخواستی)ویو :: آتسوشیامروز که...

Part ¹²⁵ا.ت ویو:بین زمین و آسمون بودیم..دورتا دورمون سیاهی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط