p2
p2
پرپل یو 💜
این ی گر....گرگه؟؟؟!!!
جیغ کشیدم و تمام توانم دویدم. انقدر سریع میدویدم که حتی نمیتونستم نفس بکشم. خدیا یا این ی خواب باشه من بیدار شم خدااا. زمانی به خودم اومدم ک پام رف توی چاله ی کوچیک و با مخ رفتم توی سنگی ک اندازه کف دستم یا شایدم کوچیک تر بود. تنها صدایی که شنیدم صدایی شبیه ب ی انفجار خیلی کوچیک بودو بعد سیاهی پیرامونمو گرفت. وقتی بیدار شدم بازم توی جای دیگه بودم من توهم زدم به مولا!!!(ن دخترم توی فاز خماری هستی😂🗿) ادامه: یا ن این ی خوابه و من باید هر طور شده و همین الان بیدار شممممم همینجوری با خودم بلند بلن حرف میزدم که صدای بمی گفت:
(علامت اون صدا☆و علامت ملیسا&)
☆ن ت خواب نمیبینی همه ی اینایی که دیدی از اول عین واقیعته
&ت... ت... کی هستی؟
☆به زودی میفهمی صبر داشته باش
&چیی؟؟؟صبر؟ من الان دارم ق...قبض روح می... میشم
☆نیازی به ترسیدن یا به اصطلاح قبض روح شدن نی اگه میخوای بدونی من کیم باید صبورو خونسرد باشی! فهمیدی؟
&ب... باشه. یچیزی از توی سیاهی اتاق تاریکی که توش بودم اومد بیرون و نزدیک تر شد دیدم ی آدمه خوشحال و ذوق مرگ شدم که زنده موندم و اون گرگ تیکه پارم نکرد خدایی شبیه جنگل آمازون بود هم درختاش بلند بود هم گرگ داشت از اون پسره پرسیدم:
&ام چرا گفتی صبور و خونسرد باشم؟
☆خب گفتم شاید شکه شی
&مگه ت جنی چیزی هسی ک شکه شم خو آدمی دیه
☆از کجا میدونی شایدم من جن باشم!
&ها ها ها ها بامزه(ی مقدار شک کرده بودم که تو کره ی جنوبی یا شاید شمالی باشیم چون پسره قیافش خیلی شبیه کره ایا بود و پدرم بهم گفته بود پدر پدربزرگم کره ایه و باید کره ای یاد بگیرم و من از بچگی به این زبان علاقه داشتم این زبانو یاد گرفتم)
☆خب من دیگه برم
&نننننن واسا میخوام چن تا ازت سوال بپرسم چون حقمه بدونم
☆بپرس
&خب اسمت چیه؟ چن سالته؟ ما کجاییم؟
خب اسم من
این پارتم تموم شد اگه میخواین بدونین اسم پسره چیه این پارتو باید 9 تا لایک کنین و چهار تا نظر بدین
تا پارت بعدی با یک دنیا خماری بهتون خوش بگذره 🗿
پرپل یو 💜
این ی گر....گرگه؟؟؟!!!
جیغ کشیدم و تمام توانم دویدم. انقدر سریع میدویدم که حتی نمیتونستم نفس بکشم. خدیا یا این ی خواب باشه من بیدار شم خدااا. زمانی به خودم اومدم ک پام رف توی چاله ی کوچیک و با مخ رفتم توی سنگی ک اندازه کف دستم یا شایدم کوچیک تر بود. تنها صدایی که شنیدم صدایی شبیه ب ی انفجار خیلی کوچیک بودو بعد سیاهی پیرامونمو گرفت. وقتی بیدار شدم بازم توی جای دیگه بودم من توهم زدم به مولا!!!(ن دخترم توی فاز خماری هستی😂🗿) ادامه: یا ن این ی خوابه و من باید هر طور شده و همین الان بیدار شممممم همینجوری با خودم بلند بلن حرف میزدم که صدای بمی گفت:
(علامت اون صدا☆و علامت ملیسا&)
☆ن ت خواب نمیبینی همه ی اینایی که دیدی از اول عین واقیعته
&ت... ت... کی هستی؟
☆به زودی میفهمی صبر داشته باش
&چیی؟؟؟صبر؟ من الان دارم ق...قبض روح می... میشم
☆نیازی به ترسیدن یا به اصطلاح قبض روح شدن نی اگه میخوای بدونی من کیم باید صبورو خونسرد باشی! فهمیدی؟
&ب... باشه. یچیزی از توی سیاهی اتاق تاریکی که توش بودم اومد بیرون و نزدیک تر شد دیدم ی آدمه خوشحال و ذوق مرگ شدم که زنده موندم و اون گرگ تیکه پارم نکرد خدایی شبیه جنگل آمازون بود هم درختاش بلند بود هم گرگ داشت از اون پسره پرسیدم:
&ام چرا گفتی صبور و خونسرد باشم؟
☆خب گفتم شاید شکه شی
&مگه ت جنی چیزی هسی ک شکه شم خو آدمی دیه
☆از کجا میدونی شایدم من جن باشم!
&ها ها ها ها بامزه(ی مقدار شک کرده بودم که تو کره ی جنوبی یا شاید شمالی باشیم چون پسره قیافش خیلی شبیه کره ایا بود و پدرم بهم گفته بود پدر پدربزرگم کره ایه و باید کره ای یاد بگیرم و من از بچگی به این زبان علاقه داشتم این زبانو یاد گرفتم)
☆خب من دیگه برم
&نننننن واسا میخوام چن تا ازت سوال بپرسم چون حقمه بدونم
☆بپرس
&خب اسمت چیه؟ چن سالته؟ ما کجاییم؟
خب اسم من
این پارتم تموم شد اگه میخواین بدونین اسم پسره چیه این پارتو باید 9 تا لایک کنین و چهار تا نظر بدین
تا پارت بعدی با یک دنیا خماری بهتون خوش بگذره 🗿
۱۷.۴k
۱۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.