قهرمان مرموز( پارت ۲ )
خب سیلام برو بچ . بدون حرف اضافی بریم برای پارت . خب اولن باید بگم توی اون ۷ تا مسابقه ای که ایزاوا گرفت لیا و کیارا نفر اول و دوم شدن .الان همه ی کلاسا تموم شده و نوبت کلاس آلمایته . آلمایت : سلامممم بچه های جوان . چطورید ؟؟؟؟ اصن مهم نیست وقتی با منید باید خوشحال باشید بدون حرف اضافه برید لباساشون بپوشیدددددد جواناننننن .
کیارا : * دست به سینه و پوکر *
لیا: * دست به سینه با یه نیشخند ترکیبیه عصبی شیطانی * ........ آره دیگه رفتن لباساشونو پوشیدن. ( آها بچه ها پارت بعد لباس لیا و کیارا رو می زارم تا اون موقع بدونید مثل لباس پسرای جوجوتسوعه بلهههههع) آلمایت : خب جوانان، برای مشخص شدن تیم ها قرعه کشی می کنیم . ( بچه ها گروه بندی ها مثل انیمه بود ولی کیارا و لیا توی یه تیم بودن ، تیم قهرمانان و تیم C بودن در مقابل هیتوشی و ستسونا که در نقش ویلن بودن و تیم G بودن . همه ی تیم ها رفتن تا نوبت رسید به تیم سی و جی .
کیارا : خب لیا کارمون در اومد 😁 * شکوندن قلنج دست و گردن *
لیا : اوهوم * حرکت دادن بازو هاش به شکل دایره وار .
؟؟؟: کنیچیوا فرمانده 😄😄
کیارا : یوووو مانلی دیگو کجاس ؟
کامیناری : هه دیوونه شدی توهم زدی ؟ چیزی مصرف کردی ؟ داری با کی حرف میزنی ؟؟؟ ( بچه ها مانلی یکی از ژنرال های بالا رتبه ی ارتش سایه هستش ولی نامرئیه و فقط صاحبش میتونه ببیندش )
کیارا : مانلی ولش کن ، بیخیالللل .
مانلی رفت نزدیک کامیناری بعد کاتاناش رو زیر گلوی کامیناری گذاشت و با صدای محکمی گفت : بگو الان چی گفتی تا دیگه آشغالی با نام کامیناری دنکی وجود نداشته باشه . 😠
کامیناری : 😨😨😨 این صدا چی بود دیگهه؟کیارا جان مادرت بگو ول کنههه قول میدم دیگه همچین گوهی نخورم فقط بگو ولم کنهههه.
مانلی با یه صدای خیلی بلند : از این به بعد اگه کسی به فرمانده ی ما بی احترامی کنه دیگه وجود نخواهد داشت ... شیر فهم شددددددد؟؟؟
همه : بلهههههععه
مانلی : خوبه ، رئیس اگه کارم داشتی بگو بیام
کیارا : باشه باشه برو مراقب دیگو باش گند نزنه 😃😃😃 جانهه مانلی چاننن
مانلی: جانه کیارا سامااااا 😁😁
و بعد مانلی غیب شد و دیگه اون صدا نیومد.
آلمایت : بچه ها وقت طلاست بجنبید.
و بعد بچه ها آماده شدن
آلمایت : وقتتون از الان شروع .....
کیارا: ببخشید وسط حرفتون آلمایت سنسه، اممم میگم بچه ها کسی سکه داره ؟
شوتو: اممم .... من دارم * در آوردن سکه از جیبش * بیا
کیارا: اریگاتو تودوروکی سانن 🙂
شوتو : خواهش میکنم.
کیارا : حالا لیااا شیر یا خططط؟
لیا: از اونجایی که من شیر زنم شیرررررر
کیارا : اوکی * انداختن سکه * * گرفتنش و برداشتن دستش * یوهوووووو خط اومده 😆😆
لیا: ای باباااا😒😒😒
کیارا : امیدوارم آماده باشی تیم پشتیبانی 😁
لیا: گگگگگگ 😠 ادامه داره ...............
کیارا : * دست به سینه و پوکر *
لیا: * دست به سینه با یه نیشخند ترکیبیه عصبی شیطانی * ........ آره دیگه رفتن لباساشونو پوشیدن. ( آها بچه ها پارت بعد لباس لیا و کیارا رو می زارم تا اون موقع بدونید مثل لباس پسرای جوجوتسوعه بلهههههع) آلمایت : خب جوانان، برای مشخص شدن تیم ها قرعه کشی می کنیم . ( بچه ها گروه بندی ها مثل انیمه بود ولی کیارا و لیا توی یه تیم بودن ، تیم قهرمانان و تیم C بودن در مقابل هیتوشی و ستسونا که در نقش ویلن بودن و تیم G بودن . همه ی تیم ها رفتن تا نوبت رسید به تیم سی و جی .
کیارا : خب لیا کارمون در اومد 😁 * شکوندن قلنج دست و گردن *
لیا : اوهوم * حرکت دادن بازو هاش به شکل دایره وار .
؟؟؟: کنیچیوا فرمانده 😄😄
کیارا : یوووو مانلی دیگو کجاس ؟
کامیناری : هه دیوونه شدی توهم زدی ؟ چیزی مصرف کردی ؟ داری با کی حرف میزنی ؟؟؟ ( بچه ها مانلی یکی از ژنرال های بالا رتبه ی ارتش سایه هستش ولی نامرئیه و فقط صاحبش میتونه ببیندش )
کیارا : مانلی ولش کن ، بیخیالللل .
مانلی رفت نزدیک کامیناری بعد کاتاناش رو زیر گلوی کامیناری گذاشت و با صدای محکمی گفت : بگو الان چی گفتی تا دیگه آشغالی با نام کامیناری دنکی وجود نداشته باشه . 😠
کامیناری : 😨😨😨 این صدا چی بود دیگهه؟کیارا جان مادرت بگو ول کنههه قول میدم دیگه همچین گوهی نخورم فقط بگو ولم کنهههه.
مانلی با یه صدای خیلی بلند : از این به بعد اگه کسی به فرمانده ی ما بی احترامی کنه دیگه وجود نخواهد داشت ... شیر فهم شددددددد؟؟؟
همه : بلهههههععه
مانلی : خوبه ، رئیس اگه کارم داشتی بگو بیام
کیارا : باشه باشه برو مراقب دیگو باش گند نزنه 😃😃😃 جانهه مانلی چاننن
مانلی: جانه کیارا سامااااا 😁😁
و بعد مانلی غیب شد و دیگه اون صدا نیومد.
آلمایت : بچه ها وقت طلاست بجنبید.
و بعد بچه ها آماده شدن
آلمایت : وقتتون از الان شروع .....
کیارا: ببخشید وسط حرفتون آلمایت سنسه، اممم میگم بچه ها کسی سکه داره ؟
شوتو: اممم .... من دارم * در آوردن سکه از جیبش * بیا
کیارا: اریگاتو تودوروکی سانن 🙂
شوتو : خواهش میکنم.
کیارا : حالا لیااا شیر یا خططط؟
لیا: از اونجایی که من شیر زنم شیرررررر
کیارا : اوکی * انداختن سکه * * گرفتنش و برداشتن دستش * یوهوووووو خط اومده 😆😆
لیا: ای باباااا😒😒😒
کیارا : امیدوارم آماده باشی تیم پشتیبانی 😁
لیا: گگگگگگ 😠 ادامه داره ...............
- ۴.۵k
- ۰۶ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط