پارت

☆♡پارت: ۳♡☆

تو مدرسه بیشتر بچه ها مسخره و اذیتش می کردن اما سویونگ هیچ بهشون اهمیت نمی داد و براش هم مهم هم نبود.
سویونگ مثل همیشه تو کلاس نشسته بود و منتظر معلم بود تا بیاد و شروع به درس دادن کنه.
معلم وارد کلاس شد و بچه ها به احترام معلم ایستادن و تعظیم کردن و نشستن.
معلم: سلام بچه ها امروز دو تا شاگرد جدید داریم. بیاین تو بچه ها لطفا خودتونو معرفی کنید.
دو نفر وارد کلاس شدن و خودشونو معرفی کردن.
یکی از دخترا: ام... سلام... من لی هانیول هستم شاگرد جدید.
اون یکی دختر: سلام منم مین اوهانی هستم امید وارم با هم خوب کنار بیایم.
معلم: خیلی خب حالا برید ی جا بشینید.
رفتن و ته کلاس که دوتا جای خالی بود نشستن. و معلم شروع کرد به درس دادن.
(بعد مدرسه)
سویونگ از مدرسه اومد بیرون. امروز تصمیم گرفته بود که یکم قدم بزنه و پیاده به خونه بره پس رفت پیش راننده اش و...
سویونگ: سلام اجوشی من امروز پیاده میام خونه تو برو.
راننده: چشم خانم.
و رفت. سویونگ شروع کرد راه رفتن. تو راه که از کنار ی کوچه ی تاریک که می رد می شد صدای جیک ی دختر رو شنید. سویونگ نتونست بی تفاوت باشه پس رفت داخل کوچه تا ببینه چه خبره رفت داخل کوچه و دید که...

شرط برای پارت بعد:
لایک: ۷
کامنت: ۵ (نفری یه دونه قبوله)
امید وارم از فیک خوشتون اومده باشه💜😊🌹
دیدگاه ها (۸)

☆♡پارت: ۴♡☆بلاخره شرطا رسید🥲یکم حمایت کنید🥲😔سویونگ نتونست بی...

☆♡پارت: ۵♡☆سویونگ: ام.. خ.. خب... باشه. من کیم سویونگم. دختر...

☆♡پارت: ۲♡☆شرطا هنوز نرسیده بود ولی گذاشتم😊امید وارم خوشتون ...

♡☆پارت: ۱☆♡کیم سویونگ ی دختر کوچولوی ۶ ساله ناز شیطون و مهرب...

چند پارتی 🤍🖤جین هه : دختری ساکت و آروم و سرد که توی مدرسه هس...

از نفرت تا عشق

فیک عشق های وحشی پارت «۲»

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط