وقتی فهمیدی خواهر ناتنیشی When you found out her step si
وقتی فهمیدی خواهر ناتنیشی (When you found out her step sister )
part ¹⁰
(فردای آونروز رفتن دبیرستان ترم جدیدشون بود)
مجری برنامه: دانش آموزان دبیرستان گیونگی سوان سلام... ترم جدید شروع شده... دبیرستان سال آخری گیونگی سوان من ب همتون ایمان دارم ک تا الان برنامه ها و هدف های جدیدی توی زندگی خودتون پیدا کردید.. دانش آموزان سال اخری این سال اخره پس با دقت حواستون رو جم کنین و ب سوی موفقیت گام بردارید
ویو جئون مین:
واییی الان دیرم میشه
بدو بدو رفتم سمت دبیرستان عااه خیلی راه طولانی بود بلاخره رسیدم هعی خدااا عااایش
+این سال اخره من تلاش میکنم اره
داشتم میرفتم از پله ها بالا ک دوستم اومد🤦🏻♀️جونگ یونگ عایششش
٪جئون مین تو کدوم کلاسی؟(پسر هستن)
+تو تازه درست خوب شده... من تنبلم... چطور تونستی همچین سوالی بپرسی؟.. هعی معلومه ک میرم کلاس پنجم
٪همونطور ک انتظار میرفت... منم کلاس پنجمم... هنوز هم کلاسی هستیم.. بیاید از همدیگه مراقبت کنیم(پسره رو شبیه عن تصور کنین😂)
*همینجور ک از پله ها میرفتن بالا*
+وقتی درس میخونم خیلی راحت حواسم پرت میشه.. ولی الان سال اخره باید خیلی سخت تلاش کنیم و بیشتر تمرکزمون رو روی درسا بزاریم تا بهتر بشیم
*دستشو هعی میزد رو شونه جئون مین*
٪وایستا... تو مگه از برادر کوچیکت نمیخای ک معلمت بشه؟
+اون فقط بلده با قیافه ی آویزونش تمام روز برام سخنرانی کنه هیچوقت از اون کمک نمیخام*دویید رفت بالا*
٪
part ¹⁰
(فردای آونروز رفتن دبیرستان ترم جدیدشون بود)
مجری برنامه: دانش آموزان دبیرستان گیونگی سوان سلام... ترم جدید شروع شده... دبیرستان سال آخری گیونگی سوان من ب همتون ایمان دارم ک تا الان برنامه ها و هدف های جدیدی توی زندگی خودتون پیدا کردید.. دانش آموزان سال اخری این سال اخره پس با دقت حواستون رو جم کنین و ب سوی موفقیت گام بردارید
ویو جئون مین:
واییی الان دیرم میشه
بدو بدو رفتم سمت دبیرستان عااه خیلی راه طولانی بود بلاخره رسیدم هعی خدااا عااایش
+این سال اخره من تلاش میکنم اره
داشتم میرفتم از پله ها بالا ک دوستم اومد🤦🏻♀️جونگ یونگ عایششش
٪جئون مین تو کدوم کلاسی؟(پسر هستن)
+تو تازه درست خوب شده... من تنبلم... چطور تونستی همچین سوالی بپرسی؟.. هعی معلومه ک میرم کلاس پنجم
٪همونطور ک انتظار میرفت... منم کلاس پنجمم... هنوز هم کلاسی هستیم.. بیاید از همدیگه مراقبت کنیم(پسره رو شبیه عن تصور کنین😂)
*همینجور ک از پله ها میرفتن بالا*
+وقتی درس میخونم خیلی راحت حواسم پرت میشه.. ولی الان سال اخره باید خیلی سخت تلاش کنیم و بیشتر تمرکزمون رو روی درسا بزاریم تا بهتر بشیم
*دستشو هعی میزد رو شونه جئون مین*
٪وایستا... تو مگه از برادر کوچیکت نمیخای ک معلمت بشه؟
+اون فقط بلده با قیافه ی آویزونش تمام روز برام سخنرانی کنه هیچوقت از اون کمک نمیخام*دویید رفت بالا*
٪
- ۶.۵k
- ۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط