وقتی فهمیدی خواهر ناتنیشی When you found out her step si

وقتی فهمیدی خواهر ناتنیشی (When you found out her step sister )
part ¹¹
٪قیافه آویزونش؟
*دید جئون مین رفته *
٪یاااا وایستا منم بیام
*رفتن دیگ*
ویو جئون مین:
رفتم تو کلاسمون
پچ پچای بقه: توعم تو این کلاسی؟
اون یکی: اره تو چی؟
همون: منم*نشستن*

بدو بدو رفتم صندلی میز اخر نشستم
در کیفمو باز کردم تا از توش کتابامو بیرون بیارم ک... خاک تو سرممممم ریاضی آوردم نههههههه کتابای اشتباهی وایییییی الان چیکار کنم؟؟؟
ب چی فکر میکردممم؟

ویو کوک:
روز اول ترم جدید عااایش
خدایا منو سنگ حوض دبیرستان کن *خدا نکنه پسرم عههه*
وارد راه رو شدم عایش ولش
قدم هام رو بلندتر و با انرژی تر بر میداشتم
وارد کلاس ک شدم همه محوم شده بودن عاهه مخصوصا دخترا اح ازشون خوشم نمیاد اصن
پچ پچ کلاس: واییی این جونگ کوکه
اون یکی: اره
اون یکی: خدا جوننن
اون یکی: پادشاه کوه یخ مدرسه تو کلاس ماست واییییی
یکی دیگ: خیلی خوش قیافست نه؟
یکی دیگ: دانش آموز ممتاز نیست؟

جئون مین میگفت تو دلش: کوک بود؟ برگام این اینجا چیکار میکنه

یکی دیگ: چ صورت خوشگلی
اون یکی: واقعا اومده کلاس ما؟
اون یکی دختره*همه ی اینا دختر بودن*
یکی دیگ: عوو اون سه سال پشت سر هم بهترین بازی کن بسکتبال و دانش آموز ممتاز بوده
یکی دیگ: باید بره جزو دانش آموزای ممتاز کلاس اول
.....