نفرت در برابر عشقی که بهت دارم

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}
پارت 105

به ساعتش نگاهی انداخت تقریبا وقت ناهار بود
از اتاق خارج شد و به سمته آسانسور میرفت که سرگیجه بدی بهش دست داد نزدیک بود تعادلش رو از دست بده
که جونگکوک با عجله به سمتش اومد و یه دستش روی پهلوش گذاشت و دست‌ دیگرش روی شونه اش و مانع از افتادنش شد
ا،ت چند دفعه بلکه زد تا دیدش که تار شده بود بهتر بشه
وقتی متوجه‌ شرایط اش شد زود دست های جونگکوک رو پس زد و هولش داد و با ناراحتی و خستگی که توی چشماش موج می زد گفت
ا،ت : بهم دست نزن
دوباره به قدم برداشت که دوباره سرش‌ گيج رفت که این‌بار توسط جی هون گرفت شد و با نگرانی گفت
جی هون : ا،ت خوبی چت شده
ا،ت با شنیدن صدای جی هون سرش رو بلند کرد
ا،ت : خوبم الان خوب میشم میشه کمکم کنی برم بیرون
جی هون : باشه بریم
جی هون یه دست دوره کمر ا،ت حلقه کرد و دست دیگرش روی شونه اش گذاشت و سوار آسانسور شدن جونگکوک که تمام مدت به اونا نگاه میکرد
با عصبانیت وارد اتاق شد
و همه وسایل میزش رو روی زمین انداخت و مشتش روی میز کوبيد و بجای اینکه به میز کوبیده شه روی لیوانی که روی میز بود کوبید شد و باعث بریده گی خیلی بزرگی روی دستش شد و با داد گفت
جونگکوک.......
لعنت بهت هان سه جون نابودت میکنم بهت قول میدم که از همه کارات پشیمونت میکنم بهت قول میدم نابودت میکنم

از عصبانیت دستش رو مشت کرد که قطره‌ قطره خون اش روی می‌ریخت
اما جونگکوک اصلا متوجه درد دستش نبود چون دردی که هزارن بار از این بد تر بود روی دلش سنگینی میکرد
تهیونگ وارد اتاق شد ولی جونگکوک اصلا متوجه اش نبود تهیونگ با دیدن وضعیت اش با عجله به سمتش اومد و با دستمال روی زخمش رو گرفت
تهیونگ : چیکار کردی با خودت تو دیوانه ای داداش
تهیونگ محکم زخم دستش رو بست
تهیونگ : زود باش بریم بیمارستان
جونگکوک : نمیخواد چیزی نیست
تهیونگ : یعنی چی که چیزی نیست تو یه نگاهی به زخم دستت بندازه
جونگکوک با همون لحن عصبانی و صدای بلند گفت
جونگکوک : گفتم‌ که نمیخوام دردی که هزار برابر از این بدتره به جونم‌افتاده تو به فکره یه زخم کوچیکی
تهیونگ : تو خودت خواستی که از جونش مواظب کنی پس الان این کارای چیه‌‌‌.......
حرف تهیونگ با صدای زنگ گوشی‌جونگکوک قطع شد
جونگکوک با دیدن اسم یونگجه که‌ روی صفحه گوشی نمایان شد زود گوشی رو برداشت و جواب داد
جونگکوک : اومیدوار خبرای خوبی داشته باشی
جونگکوک با دقت‌ و بعد از تموم شدن حرفش زود گوشی رو قطع کرد و با عجله کتش رو برداشت و روبه تهیونگ کرد
جونگکوک : زود باش بریم
جونگکوک و تهیونگ زود از شرکت‌ خارج شدن و سوار ماشین شدن
و به سمته مکان مورد نظر حرکت کردن.........ادامه دارد
دیدگاه ها (۵)

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 106ا،ت با جی هون وارد...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 107جونگکوک و تهیونگ ا...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 104《 دو هفته بعد 》ا،ت...

{{نفرت در برابر عشقی که بهت دارم}}پارت 103جونگکوک هر کلمه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط