رویای غیرممکن فصل1 پارت12 قسمت1
#رویای_غیرممکن #فصل1 #پارت12 #قسمت1
(35 دقیقه بعد)
آقای بستنی ( دست خودم نیست... ببخشید) رو به من کرد و گفت : اینم از این گروه. حالا فقط یه گروه مونده که تورو با اونها آشنا کنم و فکر کنم خودتم میدونی اون گروه bts هستش. وقتی این حرفو گفت از خوشحالی پر درآوردم ولی قیافه خونسردم رو به سختی حفظ کردم و فقط یه لبخند زدم.
دیدم که بستنی، گوشیش رو روشن کرد و به یکی زنگ زد. وقتی که صدای اون فردی که گوشی رو برداشته رو، شنیدم فهمیدم به نامجون زنگ زده تا بهش از قبل اطلاع بده که میاییم. بعد از اینکه بستنی، به نامجون گفت که قراره ما بیاییم؛ نامجون به بقیه اعضا گفت و برای یه لحظه همهی صداها قطع شد و بعدش صداهای مختلف از پشت تلفن اومد :
اول صدای تهیونگ اومد : اوه اوه دختر میاد، جیمین و جانگ کوک دلبری نکنین هااا
بعدش جیمین بود که داشت جواب تهیونگ رو میداد : تهیونگ، تو خودت مثل آدم یه جا بشین و واسه چند دقیقه هم که شده آدم فضایی نباش و مثل آدم های معمولی باهاش رفتار کن.
بعد صدای جین اومد که گفت : یونگی تو هم تا زمانی که اون دختره اینجاست اعصابت رو آروم نگه دار و فحش هم نده.
یونگی هم جوابش رو اینطوری داد : جین، به نظرم تو هم باید مراقب باشی تا درباره پوست مزخرفت که فکر میکنی خیلی خوشگله، باهاش حرف نزنی.
+ راستی هوسوک تو هم دیوونه بازی در نیاری ها آبرومون میره.( نامجون اینو گفت)
_ نامجون تو خودت درباره درس و این چیزها باهاش صحبت نکنی که مغز بیچاره رو بخوری. ( هوسوک جواب نامجون رو اینطوری داد).
از این خل و چلی شون خندم گرفت ولی مجبور شدم نخندم چون آقای کیم ( بالاخره اسم اصلی بدبخت رو گفتم) میفهمید که من داشتم به حرف هاشون گوش میدادم.
بالاخره بعد از کمی راه رفتن آقای کیم جلوی یه در ایستاد و گفت : رسیدیم. بعدش هم در زد و گفت : پسرا، داریم میاییم ؛ اجازه هست؟ و بی تی اس هم یک صدا گفتن : بله، آقای کیم. بعدش هم آقای کیم درو باز کرد و من با هفت تا پسری که به من زل زده بودن روبرو شدم. آقای کیم درو بست و گفت : خب پسرا این سارا ست و ایرانیه و همین دیروز از ایران رسیده به کره. سارا به گروه بلک پینک که قراره 3 ماه بعد دبیو کنن؛ ملحق شده و فقط 18 سالشه. سارا توی آدیشن مثل افسانه بود چون آهنگی رو اجرا کرد که خودش متنشو نوشته بود، آهنگسازیش و رقصش رو خودش درست کرده بود و خیلی عالی اجرا کرد... واقعا اسطوره بود...
این پارت واقعا طولانیه؛ بقیه اش جا نشد
(35 دقیقه بعد)
آقای بستنی ( دست خودم نیست... ببخشید) رو به من کرد و گفت : اینم از این گروه. حالا فقط یه گروه مونده که تورو با اونها آشنا کنم و فکر کنم خودتم میدونی اون گروه bts هستش. وقتی این حرفو گفت از خوشحالی پر درآوردم ولی قیافه خونسردم رو به سختی حفظ کردم و فقط یه لبخند زدم.
دیدم که بستنی، گوشیش رو روشن کرد و به یکی زنگ زد. وقتی که صدای اون فردی که گوشی رو برداشته رو، شنیدم فهمیدم به نامجون زنگ زده تا بهش از قبل اطلاع بده که میاییم. بعد از اینکه بستنی، به نامجون گفت که قراره ما بیاییم؛ نامجون به بقیه اعضا گفت و برای یه لحظه همهی صداها قطع شد و بعدش صداهای مختلف از پشت تلفن اومد :
اول صدای تهیونگ اومد : اوه اوه دختر میاد، جیمین و جانگ کوک دلبری نکنین هااا
بعدش جیمین بود که داشت جواب تهیونگ رو میداد : تهیونگ، تو خودت مثل آدم یه جا بشین و واسه چند دقیقه هم که شده آدم فضایی نباش و مثل آدم های معمولی باهاش رفتار کن.
بعد صدای جین اومد که گفت : یونگی تو هم تا زمانی که اون دختره اینجاست اعصابت رو آروم نگه دار و فحش هم نده.
یونگی هم جوابش رو اینطوری داد : جین، به نظرم تو هم باید مراقب باشی تا درباره پوست مزخرفت که فکر میکنی خیلی خوشگله، باهاش حرف نزنی.
+ راستی هوسوک تو هم دیوونه بازی در نیاری ها آبرومون میره.( نامجون اینو گفت)
_ نامجون تو خودت درباره درس و این چیزها باهاش صحبت نکنی که مغز بیچاره رو بخوری. ( هوسوک جواب نامجون رو اینطوری داد).
از این خل و چلی شون خندم گرفت ولی مجبور شدم نخندم چون آقای کیم ( بالاخره اسم اصلی بدبخت رو گفتم) میفهمید که من داشتم به حرف هاشون گوش میدادم.
بالاخره بعد از کمی راه رفتن آقای کیم جلوی یه در ایستاد و گفت : رسیدیم. بعدش هم در زد و گفت : پسرا، داریم میاییم ؛ اجازه هست؟ و بی تی اس هم یک صدا گفتن : بله، آقای کیم. بعدش هم آقای کیم درو باز کرد و من با هفت تا پسری که به من زل زده بودن روبرو شدم. آقای کیم درو بست و گفت : خب پسرا این سارا ست و ایرانیه و همین دیروز از ایران رسیده به کره. سارا به گروه بلک پینک که قراره 3 ماه بعد دبیو کنن؛ ملحق شده و فقط 18 سالشه. سارا توی آدیشن مثل افسانه بود چون آهنگی رو اجرا کرد که خودش متنشو نوشته بود، آهنگسازیش و رقصش رو خودش درست کرده بود و خیلی عالی اجرا کرد... واقعا اسطوره بود...
این پارت واقعا طولانیه؛ بقیه اش جا نشد
۲۲.۵k
۳۰ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.