part

part 147
سوزومه: اوکی اوکی گوه خوردم
جنیور: الان دقیقا چی میخوای
سوزومه: دورهمی امشبو خراب نکن
جنیور: اوکی میرم شرکت تاشما راحت باشی با ددیت
سوزومه: هیی جنیور بس کن دیگه اون اتفاق دیگه نمیفته
جنیور: اوکی ولی فقط همین یه بار
سوزومه: مرســــــــی
سوزومه خواست از روی پاهاش پا بشه که جنیور دستشو دور کمرش حلقه کردو سوزومه رو تو بقلش کشید سوزومه پاهاش رو دور کمر جنیور حلقه کرد
جنیور: نمیخوای برای تشکر یچیزی بدی؟
سوزومه: چی میخوای؟
جنیور: همیشگی
جنیور لباش رو روی لبای سوزومه گذاشتو شروع کرد به مک زدن از لباش و بعد چند ثانیه سوزومه هم همراهیش کرد این برای جنیور خیلی عجیب بود با شک بهش نگاه کرد
سوزومه: چیز عجیبی روصورتمه
جنیور:نه ولی همکاریت عجیب
سوزومه: شاید این بار خودمم بخوام
جنیور: پس بیا خاطره انگیر باشه
جنیور دوباره لباش رو روی لبای سوزومه گذاشتو با شوق بیشتری مک میزد دستای سوزومه رو روی گردنش حلقه کردو از جاش بلند شد همونجور که در حال کیس عمیق بودن سوزومه رو روی تخت خوابوند و روش خیمه زد دو دوباره کیس رو شروع کرد که در اتاق زده شد
جنیور: ای بر خر مگس معرکه...... اوفف کیه
الن: اقا مهمونا اومدن
جنیور: اوکی درو باز کن ماهم میایم
الن: چشم
جنیور: خب بیبی این بار نشد یت دل سیر باهات کیس برم
سوزومه: چقدر ناراحت کننده
جنیور: خب پاشو بریم
سوزومه: تو برو لباسمو عوض میکنمو میام
جنیور: اوکی
جنیور: رفت پایین و سوزومه هم لباساش رو عوض کرفت پایین به همشون سلام کردو کنار جنیور نشست
سوزومه: ری کی میخواین ازدواج کنید
ری: وقتی بچه دار شی
سوزومه: جسیکا خانوم بنگر نامزدت قصد ازدواح نداره
لیلی: مگه نمیخوای بچه دار شی
جنیور: اخه بیبیم هنوز کوچیک برای مامان شدن
سوزومه: من کجام کوچیک 20 سالمه
جنیور: پس میخوای بچه دار شیم؟
سوزومه خفه شد
امیلی: اینجا جای لاس زدن نیست مستر کلی سینگل هست
جنیور: خو برین تو رابطه کسی که جلوتونو نگرفته
سوزومه: کی میاد این دیونه هارو بگیره
لیلی: دلشونم بخواد
جسیکا: نترس کسی نگیرتت برای برادرم میگیرمت
لیلی: مگه برادرت ازمون دو سال کوچیک نیست
جسیکا: خب شوگر مامی شدن چه اشکالی داره
لیلی: همین مونده شوگر مامی شم
امیلی: بهت میاد بیبی