پارت ۴۳
پارت ۴۳
ددی_شوگره_اجباریه من
شیومین رفت دوباره بیمارستان پیش سانامی
شیومین:: جان جدت پاشو
سانامی:: نمیااام
شیومین:: ببین منو میکشه قسم خورد
سانامی:: ج..جدی؟!
شیومین:: آره اگه نیای
سانامی:: باشه فقط بخاطر تو
شیومین:: قربونت برم...پاشو
شیومین سانامیو بغل کرد و برد
سانامی:: وای ممنون🥺😂
شیومین:: چ سبکی😐😂
شیومین سانامیو گذاشت تو ماشین...
راه افتادن سمت خونه...
بین راه هیچی نگفتن تا رسیدن
سانامی با شیومین رفتن داخل عمارت...
جیمین لم داده بود رو کاناپه
شیومین:: عاقا آوردمش
جیمین پا شد و ب سانامی ک سرش پایین بود نگاه کرد
جیمین:: فراموش کردی برده من تو اینجایی؟؟!! چه مرگته چرا لجباز شدی ها؟!
سانامی بی توجه ب جیمین و حرفاش رفت سمت اتاق...
جیمین:: ب چه حقی اینکارو میکنی هاااا؟؟!!(با عربده)
سانامی از ترس سر جاش وایساد...
شیومین:: ا..ارباب حالش...
جیمین:: شیومین تو خفه شو گمشو برو ب کارات برس
شیومین:: چ..چشم
جیمین رفت سمت سانامی...
چونشو گرفت و سرشو بلند کرد...
یهو سانامی شروع کرد ب گریه کردن
سانامی:: حق..حق ترخدا اذیتم نکن،کتکم نزن،،غلط کردم اصن...حق حق م..منم آدمم خو
جیمین:: هیف...اگه تازه مرخص نمیشدی کبودت میکردم...گمشو تو اتاقت تا بعد ب حسابت میرسم
سانامی:: چ..چشم🥺
ددی_شوگره_اجباریه من
شیومین رفت دوباره بیمارستان پیش سانامی
شیومین:: جان جدت پاشو
سانامی:: نمیااام
شیومین:: ببین منو میکشه قسم خورد
سانامی:: ج..جدی؟!
شیومین:: آره اگه نیای
سانامی:: باشه فقط بخاطر تو
شیومین:: قربونت برم...پاشو
شیومین سانامیو بغل کرد و برد
سانامی:: وای ممنون🥺😂
شیومین:: چ سبکی😐😂
شیومین سانامیو گذاشت تو ماشین...
راه افتادن سمت خونه...
بین راه هیچی نگفتن تا رسیدن
سانامی با شیومین رفتن داخل عمارت...
جیمین لم داده بود رو کاناپه
شیومین:: عاقا آوردمش
جیمین پا شد و ب سانامی ک سرش پایین بود نگاه کرد
جیمین:: فراموش کردی برده من تو اینجایی؟؟!! چه مرگته چرا لجباز شدی ها؟!
سانامی بی توجه ب جیمین و حرفاش رفت سمت اتاق...
جیمین:: ب چه حقی اینکارو میکنی هاااا؟؟!!(با عربده)
سانامی از ترس سر جاش وایساد...
شیومین:: ا..ارباب حالش...
جیمین:: شیومین تو خفه شو گمشو برو ب کارات برس
شیومین:: چ..چشم
جیمین رفت سمت سانامی...
چونشو گرفت و سرشو بلند کرد...
یهو سانامی شروع کرد ب گریه کردن
سانامی:: حق..حق ترخدا اذیتم نکن،کتکم نزن،،غلط کردم اصن...حق حق م..منم آدمم خو
جیمین:: هیف...اگه تازه مرخص نمیشدی کبودت میکردم...گمشو تو اتاقت تا بعد ب حسابت میرسم
سانامی:: چ..چشم🥺
۳۲.۰k
۱۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.