پارت ۴۲
پارت ۴۲
ددی_شوگره_اجباریه من
سانامی ویو:
با احساس سر درد کمی از خواب بیدار شدم...
بهتر شده بودم از وقتی اومدم بیمارستان ۴ روز میگذره و واقعا آرامش دارم اینجا..
پرستار:: به به خوشگل خانم بیدار شدن
سانامی:: اوهوم😊
پرستار:: بهتری؟!
سانامی:: بدن درد ندارم،خیلی خوب تر شدم
پرستار:: فک کنم زودی مرخص بشی
سانامی:: نهه🥺
پرستار:: عه چرا؟!
سانامی:: ه..هیچی😔🥺
پرستار:: عزیز دلم بیا بغلم
پرستار میدونست سانامی از چیزی نگرانه و میترسه ک نمیخاد اعضای خونشونو ببینه،چون کسی نیومد حتی بهش سر بزنه...
پرش زمانی...
ساعت ۲ بعدظهر
عمارت جیمین...
جیمین:: شیومین؟!
شیومین:: ب..بله
جیمین:: چیکار میکنی؟!
شیومین:: ک..کلوچه هایی ک عاجوما پخت خیلی خوشمزن دارم میخورم
جیمین:: برو ب سانامی سر بزن
شیومین:: چشم
جیمین رفت بیرون...
شیومین رفت یه ظرف برداشت و توش از کلوچه ها گذاشت و رفت ک بره پیش سانامی
بیست مین بعد شیومین رسید بیمارستان...
شیومین:: سلام،میخام کیم سانامی رو ملاقات کنم...
@ تو اون اتاقه...
شیومین:: ممنون
شیومین رفت تو اتاق...
شیومین:: بچههه😀
سانامی:: چطوری خرههه😄
شیومین:: هاا؟؟!!
سانامی:: هیچی بیا خوشحالم از دیدنت
شیومین:: عاجوما کلوچه پخت،منم برات آوردم...
سانامی:: وای ممنون
شیومین:: خوشمزس؟!
سانامی:: خیلی
شیومین:: از وقتی ک تو اومدی تو عمارت دیگه اخلاقم صگی نیست
سانامی:: حیح🥺😂
دکتر:: اهم،سانامی میخام معاینت کنم...
شیومین:: اگه خوب بود ببرمش؟!
دکتر:: آره
بیست مین بعد معاینش کردن و دکتر گف ک حالش اوکیه و میشه مرخص بشه...
شیومین:: خب کارای ترخیسو انجام میدم...
دکتر رفت بیرون
سانامی:: م..من نمیام
شیومین:: چی؟؟!!
سانامی:: ا..اینجا آزادم،آرومم،خوشحالم اصن نمیام تو اون جهنم
شیومین:: من کارای ترخیسو انجام میدم،میرم خونه،نمیخام اذیتت کنم
سانامی:: باشه😔
شیومین رفت...
بیست مین بعد رسید...دید جیمین نشسته بود روکاناپه و بدون نگاه کردن ب شیومین گف
جیمین:: چطور بود؟!
شیومین:: گ..گفتن میتونه مرخص بشه
جیمین با جدیت ب شیومین زل زد
جیمین:: خب،کجاس؟!
شیومین:: ارباب اون نخاست بیاد
جیمین:: چی گفتی؟؟!! الان بیمارستانه چرا نخاست بیاد؟!
شیومین:: گ..گفت اونجا راحته و اینجا براش جهنمه...
جیمین عصبی شد و بلند شد...
جیمین:: همین الان میری اون دختره کثافتو میاری...نیاوردیش جونتو میگیرم بعد ب حساب اون میرسم قسم میخورم،شوخیم ندارم
شیومین:: چ..چشم
ددی_شوگره_اجباریه من
سانامی ویو:
با احساس سر درد کمی از خواب بیدار شدم...
بهتر شده بودم از وقتی اومدم بیمارستان ۴ روز میگذره و واقعا آرامش دارم اینجا..
پرستار:: به به خوشگل خانم بیدار شدن
سانامی:: اوهوم😊
پرستار:: بهتری؟!
سانامی:: بدن درد ندارم،خیلی خوب تر شدم
پرستار:: فک کنم زودی مرخص بشی
سانامی:: نهه🥺
پرستار:: عه چرا؟!
سانامی:: ه..هیچی😔🥺
پرستار:: عزیز دلم بیا بغلم
پرستار میدونست سانامی از چیزی نگرانه و میترسه ک نمیخاد اعضای خونشونو ببینه،چون کسی نیومد حتی بهش سر بزنه...
پرش زمانی...
ساعت ۲ بعدظهر
عمارت جیمین...
جیمین:: شیومین؟!
شیومین:: ب..بله
جیمین:: چیکار میکنی؟!
شیومین:: ک..کلوچه هایی ک عاجوما پخت خیلی خوشمزن دارم میخورم
جیمین:: برو ب سانامی سر بزن
شیومین:: چشم
جیمین رفت بیرون...
شیومین رفت یه ظرف برداشت و توش از کلوچه ها گذاشت و رفت ک بره پیش سانامی
بیست مین بعد شیومین رسید بیمارستان...
شیومین:: سلام،میخام کیم سانامی رو ملاقات کنم...
@ تو اون اتاقه...
شیومین:: ممنون
شیومین رفت تو اتاق...
شیومین:: بچههه😀
سانامی:: چطوری خرههه😄
شیومین:: هاا؟؟!!
سانامی:: هیچی بیا خوشحالم از دیدنت
شیومین:: عاجوما کلوچه پخت،منم برات آوردم...
سانامی:: وای ممنون
شیومین:: خوشمزس؟!
سانامی:: خیلی
شیومین:: از وقتی ک تو اومدی تو عمارت دیگه اخلاقم صگی نیست
سانامی:: حیح🥺😂
دکتر:: اهم،سانامی میخام معاینت کنم...
شیومین:: اگه خوب بود ببرمش؟!
دکتر:: آره
بیست مین بعد معاینش کردن و دکتر گف ک حالش اوکیه و میشه مرخص بشه...
شیومین:: خب کارای ترخیسو انجام میدم...
دکتر رفت بیرون
سانامی:: م..من نمیام
شیومین:: چی؟؟!!
سانامی:: ا..اینجا آزادم،آرومم،خوشحالم اصن نمیام تو اون جهنم
شیومین:: من کارای ترخیسو انجام میدم،میرم خونه،نمیخام اذیتت کنم
سانامی:: باشه😔
شیومین رفت...
بیست مین بعد رسید...دید جیمین نشسته بود روکاناپه و بدون نگاه کردن ب شیومین گف
جیمین:: چطور بود؟!
شیومین:: گ..گفتن میتونه مرخص بشه
جیمین با جدیت ب شیومین زل زد
جیمین:: خب،کجاس؟!
شیومین:: ارباب اون نخاست بیاد
جیمین:: چی گفتی؟؟!! الان بیمارستانه چرا نخاست بیاد؟!
شیومین:: گ..گفت اونجا راحته و اینجا براش جهنمه...
جیمین عصبی شد و بلند شد...
جیمین:: همین الان میری اون دختره کثافتو میاری...نیاوردیش جونتو میگیرم بعد ب حساب اون میرسم قسم میخورم،شوخیم ندارم
شیومین:: چ..چشم
۳۳.۶k
۱۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.