این برگریزانِ پاییز
این برگریزانِ پاییز
جان می دهد برای عاشقی
دستِ دلبر را بگیری و
از هیاهوی جهان دور شوی ..
غرقِ بوسه و آغوش
دوستت دارم بگویی و بشنوی ..
آدمی با همین بهانه ها زنده می ماند
بویِ نمِ باران و هوایِ دلبرانه ..
ای جان و دلم دلبر
فکر کن
گم شوم میانِ چهارخانه پیراهنت
گرم شوم از گرمایِ آغوشت ...
جان می دهد برای عاشقی
دستِ دلبر را بگیری و
از هیاهوی جهان دور شوی ..
غرقِ بوسه و آغوش
دوستت دارم بگویی و بشنوی ..
آدمی با همین بهانه ها زنده می ماند
بویِ نمِ باران و هوایِ دلبرانه ..
ای جان و دلم دلبر
فکر کن
گم شوم میانِ چهارخانه پیراهنت
گرم شوم از گرمایِ آغوشت ...
۱۹.۴k
۰۲ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.