ماه من
「ماه من」
پارت چهارم
یکی از بچه های اون مهمونی درو باز کرد ولی سریع درو بست و در رفت منو ا/ت همینطوری بهم زول زده بودیم نمیدونستیم چی به چیه اصلا کجاییم تا اینکه از روش بلند شدم و رفتم بیرون از اتاق رفتم تویه جمع نشستم رو کاناپه دستمو کردم تو موهام خیلی کلافه همش تو سرم این بود که چرا واقعا چرا اینکارو می خواستی بکنی نه واقعا دلیلش چی بود اگه اونم مثله بقیه باشه چی اگه واسه ی یه شب منو بخواد چی وای وای وای هی داشتم میزدم تو سرم که مغزم خفه بشه
از دیدگاه ا/ت:
نمیدونم چرا انقدر زود بی وقفه رفت یهو اخه خب چرا یعنی خوشش نیومده از من؟ یا من براش مثله یه اسباب بازیم؟ یا چی؟
نکنه منو فقط واسه ی یه شب خواسته یا شاید منو واسه ی موقعی خواسته که بگه اره منم تویه این جمع بلدم با کسی اوکی بشم اخه چرا اخه احمقی این سوالات از کجات درمیان؟
تا اینکه رفتم پایین دیدم دستاش تو موهاشن خیلی کلافه بنظر میرسید تا اینکه...
پارت چهارم
یکی از بچه های اون مهمونی درو باز کرد ولی سریع درو بست و در رفت منو ا/ت همینطوری بهم زول زده بودیم نمیدونستیم چی به چیه اصلا کجاییم تا اینکه از روش بلند شدم و رفتم بیرون از اتاق رفتم تویه جمع نشستم رو کاناپه دستمو کردم تو موهام خیلی کلافه همش تو سرم این بود که چرا واقعا چرا اینکارو می خواستی بکنی نه واقعا دلیلش چی بود اگه اونم مثله بقیه باشه چی اگه واسه ی یه شب منو بخواد چی وای وای وای هی داشتم میزدم تو سرم که مغزم خفه بشه
از دیدگاه ا/ت:
نمیدونم چرا انقدر زود بی وقفه رفت یهو اخه خب چرا یعنی خوشش نیومده از من؟ یا من براش مثله یه اسباب بازیم؟ یا چی؟
نکنه منو فقط واسه ی یه شب خواسته یا شاید منو واسه ی موقعی خواسته که بگه اره منم تویه این جمع بلدم با کسی اوکی بشم اخه چرا اخه احمقی این سوالات از کجات درمیان؟
تا اینکه رفتم پایین دیدم دستاش تو موهاشن خیلی کلافه بنظر میرسید تا اینکه...
- ۳.۸k
- ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط