ماه من

「ماه من」
پارت سوم:
وقتی سیگار کشیدنمو تموم شد برگشتیم داخل و شروع کردیم یکم رقصیدن هرچند من خیلی بلد نبودم باهاش برقصم ولی خب سعی میکردم همراهیش کنم و اون با لذته خاصی میرقصید.
بعده یکم رقصیدن رفتیم یذره حله هوله خوردیم بعده اونم رفتیم نوشیدنی خوردیم انقدر خورده بودیم که مست شده بودیم هم من هم اون عینه این دیوونه ها فقط میخندیدیم تا اینکه رفتیم طبقه ی بالا یجای خیلی خلوت بود که یه اتاقی داشت هرکسی نمیتونست اونو به راحتی پیدا کنه. رفتیم توش و من پرتش کردم رو تخت و افتادم روش و بدون که صبر کنم یا چی شروع کردم بوسیدنش،کفشاشو از پاهاش دروردم و اونم پاهاشو دوره کمرم حلقه کرد و دستاش لای موهام بود خیلی داشتیم عمیق همو میبوسیدیم چشای من خیلی خمارش شده بودن اونم همینطور بود.
دستامو گذاشتم رو بدنش از رویه لباسش کله بدنشو داشتم لمس کردم و اونم خوشش میومد،ازم با فاصله ی کمی جدا شد و گفت:
ا/ت: برو پایین تر
مانلی: منظرت چیه؟
ا/ت: هرچی میگمو گوش کن
منم که دریغ از یک کلمه لباسشو ینی بندای لباسشو انداختم و لباسشو تا پایین سینش کشیدم و شروع کردم بازی بازی کردن باهاشون تا اینکه...
دیدگاه ها (۳)

「ماه من」پارت چهارمیکی از بچه های اون مهمونی درو باز کرد ولی ...

「ماه من」پارت دوم:یه پیرهن مردونه ی سفید با کته مشکی پوشیده ب...

「ماه من」پارت اول:از دیدگاه ا/تتویه خانواده ای بزرگ شدم که هز...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط