بادیگارد من
𝐌𝐲 𝐁𝐨𝐝𝐲𝐠𝐮𝐚𝐫𝐝
(𝐏𝐚𝐫𝐭 46)
" سوهو به خودش اومد و به کارکنا گفت که دوربین هارو سمتش آماده کنن.... ات مشخص بود بغض کرده ولی به روش نیاورد.... ات ژست های مختلفی گرفت و ازش عکاسی کردن که عکس های تکی ات و تهیونگ تموم شد و نوبت دوتاییشون بود"
سوهو: خانم پارک لطفا همراه کای برید لباستون عوض کنید برای عکاسی دوتاییتون با آقای کیم
" ات سرشو تکون داد و همراه کای رفت تو اتاق و استایل اماده کرد و نشست رو صندلی کنار میز اتاق عکس برداری و گریمر ها اومدن و کمی رژ و پنکیک بهش زدن و رفتن...."
ات: آقای سوهو
سوهو: " رفت سمتش" بله خانم پارک؟
ات: نوشیدنی خنک اینجا پیدا نمیشه؟ من گرمم هست.... تشنمم هست
سوهو: ولی خانم پارک الان زمستونه و...
"پرید وسط حرفش"
ات: برام مهم نیست!
سوهو: بله چشم
"به یکی از کارکنا گفت یه شربت خنک براش ببرن که بردن....ات چند قلوب خورد و دستشو گذاشت رو سرش و چشماشو بست که با حرف تهیونگ چشماشو باز کرد و هول شد و از رو صندلی بلند شد"
تهیونگ: ات؟
ات: جانم "لبخند"
تهیونگ: خوبی؟ "نگران"
ات: آره خوبم.... چطور؟
تهیونگ: قیافت بغضی هست و حوصله نداری... عرق هم که کردی
ات: نه اوکیم... فقط یکم نمیدونم چرا گرممه "خنده ی فیک"
تهیونگ: استرس داری؟
ات: خب آره یکمی
تهیونگ: نگران نباش زود تموم میشه و میریم "لبخند ملیحی زد و دستشو گذاشت رو شونه ات"
"ات مثل همیشه دوباره لپاش گل انداخت و لبخند فیکی زد و سرشو تکون داد و رفتن سمت استیج و وایستادن و منتظر آرین بودن تا ژست های مورد نظر هارو بگه تا انجام بدن و عکس بندازن.... بعد دقیقه ای آرین اومد و شروع کرد"
آرین: خب آقای کیم لطفا بشینید رو صندلی و آرنجتون رو بزارید رو زانوی سمت راستتون و صورتتون بزارید روی دست آرنج شدتون.... و خانم پارک شما هم بشینید رو پای سمت چپ آقای کیم و دست راستتون رو بندازید رو شونه ی ایشون و سرتون رو یکم نزدیک سرشون کنید....
"ات بعد این ژستی که آرین گفت خیلی خجالت کشید و با روی خجالت آوری همون کارو کرد ولی تهیونگ خیلی ریلکس بود"
آرین: آها افرین خوبه فقط یکم سرتون نزدیک تر کنید خانم پارک.... آها حالا شد خوبه همونجور بمونید.... نور بندازید..... شروع به عکس گرفتن کنید از هر زاویه....
" دقیقه ای بعد"
آرین: خب ژست بعدیتون... لطفا جفتتون بلند شید....
آقای کیم از کمر خانم پارک بگیرید و خانم پارک هم دست راستشو بزارن رو دست راست آقای کیم و صورتتون به سمت هم بگیرید و بهم خیره بشید.....
ادامه اش تو کامنتا
(𝐏𝐚𝐫𝐭 46)
" سوهو به خودش اومد و به کارکنا گفت که دوربین هارو سمتش آماده کنن.... ات مشخص بود بغض کرده ولی به روش نیاورد.... ات ژست های مختلفی گرفت و ازش عکاسی کردن که عکس های تکی ات و تهیونگ تموم شد و نوبت دوتاییشون بود"
سوهو: خانم پارک لطفا همراه کای برید لباستون عوض کنید برای عکاسی دوتاییتون با آقای کیم
" ات سرشو تکون داد و همراه کای رفت تو اتاق و استایل اماده کرد و نشست رو صندلی کنار میز اتاق عکس برداری و گریمر ها اومدن و کمی رژ و پنکیک بهش زدن و رفتن...."
ات: آقای سوهو
سوهو: " رفت سمتش" بله خانم پارک؟
ات: نوشیدنی خنک اینجا پیدا نمیشه؟ من گرمم هست.... تشنمم هست
سوهو: ولی خانم پارک الان زمستونه و...
"پرید وسط حرفش"
ات: برام مهم نیست!
سوهو: بله چشم
"به یکی از کارکنا گفت یه شربت خنک براش ببرن که بردن....ات چند قلوب خورد و دستشو گذاشت رو سرش و چشماشو بست که با حرف تهیونگ چشماشو باز کرد و هول شد و از رو صندلی بلند شد"
تهیونگ: ات؟
ات: جانم "لبخند"
تهیونگ: خوبی؟ "نگران"
ات: آره خوبم.... چطور؟
تهیونگ: قیافت بغضی هست و حوصله نداری... عرق هم که کردی
ات: نه اوکیم... فقط یکم نمیدونم چرا گرممه "خنده ی فیک"
تهیونگ: استرس داری؟
ات: خب آره یکمی
تهیونگ: نگران نباش زود تموم میشه و میریم "لبخند ملیحی زد و دستشو گذاشت رو شونه ات"
"ات مثل همیشه دوباره لپاش گل انداخت و لبخند فیکی زد و سرشو تکون داد و رفتن سمت استیج و وایستادن و منتظر آرین بودن تا ژست های مورد نظر هارو بگه تا انجام بدن و عکس بندازن.... بعد دقیقه ای آرین اومد و شروع کرد"
آرین: خب آقای کیم لطفا بشینید رو صندلی و آرنجتون رو بزارید رو زانوی سمت راستتون و صورتتون بزارید روی دست آرنج شدتون.... و خانم پارک شما هم بشینید رو پای سمت چپ آقای کیم و دست راستتون رو بندازید رو شونه ی ایشون و سرتون رو یکم نزدیک سرشون کنید....
"ات بعد این ژستی که آرین گفت خیلی خجالت کشید و با روی خجالت آوری همون کارو کرد ولی تهیونگ خیلی ریلکس بود"
آرین: آها افرین خوبه فقط یکم سرتون نزدیک تر کنید خانم پارک.... آها حالا شد خوبه همونجور بمونید.... نور بندازید..... شروع به عکس گرفتن کنید از هر زاویه....
" دقیقه ای بعد"
آرین: خب ژست بعدیتون... لطفا جفتتون بلند شید....
آقای کیم از کمر خانم پارک بگیرید و خانم پارک هم دست راستشو بزارن رو دست راست آقای کیم و صورتتون به سمت هم بگیرید و بهم خیره بشید.....
ادامه اش تو کامنتا
۲۱.۴k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.