پارت بیست و یک

★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
-من مطمئنم دخترمو اون دزدیده
+اقای بیون از شما بعیده
-من مطمئنم
+ما بدون مدرک نمیتونیم دستگیرش کنید
-اون ی قاچاقیههههه...
بک رو به پلیس داد زد
+لطفا اقای بیونو تا خونشون همراهی کنید فکنم حالشون خوب نیست
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
با قدمای لرزون سمت در رفت و، درو باز کرد
-خوش اومدید رئیس
مارک تعظیم کوتاهی کرد
+هوم... کجاس؟
-با من بیاین
مارک چانیولو تا پذیرایی همراهی کرد
چانیول با دیدن دختربچه ای که روی کاناپه نشسته پوزخندی زد
+پس توله ی بیون...
با گرفته شدن دستش توسط مارک حرفش نصفه موند
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
ببخشید کوتاه شد
تنها قصدم این بود جا حساسش تموم بشه
خنده شیطانی*