قاصدک کوچولوی من

قاصدک کوچولوی من💔🥀

پارت2

ویو تنا:
آروم برگشتم پشت سرمو نگاه کردم و خشکم زد وای نه اون سوهو بود خیلی ترسده بودم نتونیتم از جام تکون بخورم با وحشت نگاهش میکردم

✓پس جرئت کردی از دست من فرار کنی اره؟
&س.. سوهو من..
✓هیس نمیخوام چیزی بشنوم گمشو دنبال من بیا
&نه من با تو هیجا نمیام
✓خفه سو راه بیوفت تا به زور نبردمت
(نکته: سوهو مافیاس)
&اگر منو بکشی هم با تو هیجا نمیام
✓امشب یه بلایی سرت ببارم مرغای اسمون به حالت گریه کنن
&ولم کن دیگه نمیذارم بهم دست بزنی(داد)
✓خیلی خوش خیالی من هر کاری بخوام باهات میکنم
&هیچ غلطی نمیتونی بکنی عوضی
✓هرکاری بخوام میکنم راه بیوفت
&نمیام
✓غلط میکنی مگه دست توئه
&اره دست منه
✓خیلی خب ولت میکنم اما الان که اینجا خلوته اول با یه اسلحه کارتو تموم میکنم
&چ.. چی(ترس)
✓من کارمو باهات کردم الان دیگه میکشمت
&ولم بکن اخه مگه من چیکار کردم(گریه)
✓من با همه این کارو میکنم(خنده)
&خواهش میکنم لطفا ولم کن(گریه)
✓ببخشید کوچولو ولی دیگه دیر شده

ویو ادمین:

سوهو اسلحشو دراورد به سمت تنا گرفت اما الان دیگه تنا ترسی نداشت تو ذهنش همه اتفاقای زندگیش تکرار میشد و از جلوی چشماش رد میشد اون دیگه کسی رو نداشت توی زندگیش پس بهترین راه این بود که بمیره سوهو بهش شلیک کرد بدن تنا پر از خون شد و افتاد روی زمین

ویو تنا:

سوهو بهم شلیک کرد افتادم رمبن داشت ازم خون میرفت مطمعن بودم میمیرم و از مرگ ترسی نداشتم ای کاش به دنیا نمیومدم من باعث مرگ مامانم شدم و بابام ازم متنفر شد هیچکس تو دنیا منو دوست نداره چشمام داشت سیاهی میرفت فقط صدای اژیر پلیس رو میشنیدم و بعدش سیاهی مطلق...

ویو تهیونگ:

دو روزه که دخترم گمشده حالم خیلی بده از کاری که باهاش کردم خیلی پشیمونم تو این دو روز فقط گریه کردم ای کاش پیدا بشه به پلیس گفتم و الان دنبالشن داشتم گریه میکردم که یهو گوشیم زنگ خورد

_بله بفرمایید
پلیس. سلام اقای کیم
_سلام بفرمایید
پلیس. در مورد دخترتون تماس گرفتم
_چی دخترم واقعا خب چی شده پیداش کردین(ترسیده)
پلیس. راستش دخترتون رو پیدا کردیم اما...
_واقعا.. اما چی؟
پلیس. راستش وقتی دخترتون رو پیدا کردیم دیدبم که تیر خورده و کسی که این کارو کرده فرار کرده اما ما داریم دنبالش میگردیم
_چه بلایی سر دخترم اومده من.. من الان چیکار کنم؟(گریه و ترس)
پلیس. راستش دخترتون رو لردبم بیمارستان لطفا شما هم بیاید اونجا
_خیلی خب الان میام ولی کدوم بیمارستان؟
بیمارستان مرکزی سئول(از خودم در اوردم)
_خیلی خب الان میام خدانگهدار
پلیس. خدانگهدار

(فلش بک به داخل بیمارستان)
_سلام
پلیس. سلام
_دخترم کجاس چی شده(ترس)
پلیس. اتاق عمل هستن الان دکتر میاد
_نمیدونید کی این کارو باهاش کرده؟
پلیس. راستش ما فهمیدیم کسی که به دخترتون تیر زده یه مافیای جوونه و اسمش سوهو هست
_خب الان کجاس
پلیس. وقتی داشت فرار میکرد دستگیرش کردیم و الان بازداشتگاه هست
_چرا این کارو کرده؟
پلیس. هنوز نمیدونیم ولی اقای کیم..
_بله
پلیس. اسم دخترتون چی بود؟
_تنا
پلیس. رایتش ما متوجه شدیم وقتی سوهو دخترتون رو دزدیده بهش تجاوز کرده
_اون عوضی به چه حقی به دختر من دست زده(فوق العاده عصبی)
پلیس. اروم باشید اقای کیم فقط دعا کنید دخترتون سالم بمونه
_امیدوارم
(دکتر میاد بیرون)
_اقای دکتر دخترم چیشد(نگران)
دکتر. راستش تیر به قلب دخترتون خورده و احتمال زنده موندنش کمتر از ۱٪ هست
_نه این امکان نداره(گریه)
دکتر. ما همه تلاشمون رو میکنیم ولی اگر تومور مغزی پیشرفت کنه کاری از دست ما بر نمیاد
_چ.. چی؟ مگه تنا تومور مغزی داره؟(گریه و تعجب)
دکتر. بله مگه شما نمیدونستید دخترتون دو ساله که تومور مغزی داره
_من چیزی نمیدونستم(تعجب)
دکتر. به هر حال ما تلاشمون رو میکنیم ولی فکر نمیکنم دخترتون زنده بمونه
_من الان باید چیکار کنم چه بلایی سر دخترم میاد(گریه)
دکتر. اروم باشید من درکتون میکنم الان دخترتون رو به بخش مراقبت ویژه میفرستیم و اجازه دارید چند دقیقه ببینیدش
_ممنونم
دکتر. خواهش میکنم

ویو تهیونگ:

من هنوز باور نمیکنم یعنی تنا میمیره همش تقصیر منه اگر از خونه بیرونش نمیکردم الان حااش خوب بود اخه چرا این کارو کردم اون تنها چیزی بود که از لیا(زن تهیونگ و مامان تنا) مونده بود ایکاش باهاش خوب رفتار میکردم اخه چرا این بلا رو سرش اوردم بلند شدم و رفتم توی بخش کنار تخت ی که دخترم روش بیهوش افتاده بود نشستم و زدم زیر گریه

ادامه دارد....
دیدگاه ها (۵)

فالوشه

فدات شم ملکه من مرسیییی❤❤😘@luna.fm

قاصدک کوچولوی من💔🥀تهیونگ کنار تخت بیمارستان نشسته بود فقط آر...

کاش براتون مهم بودم

قاصدک کوچولوی من💔🥀پارت ۳ویو تهیونگ: خیلی حالم بد شد وقتی توی...

قاصدک کپچولوی من💔🥀پارت۴(فلش بک به یک ساعت بعد) دکتر. اقای کی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط