خیمه زد
خیمه زد
آروم لباشو روی لبای ات گزاشت
آنقدر صفت مک میزد که طعم خون و
توی دهنش.حس میکرد بعد از جدا شد و
گفت
جیهوپ:بیب هر روز خوشمزه تر میشه
ات؛چیییی
جیهوپ:بدنت چه سفیده دارم وسوسه میشماااااا
ات:خوب برو بیرون تا لباس بپوشم
جیهوپ:بش
ویو جیهوپ
از اتاق آمدم بیرون ات چه بدنی داشت خیلی خوب بود داشتم وسوسه میشدم بهتره بریم پایین پایین رفتم و نشستم رو کاناپه.و منتظر ات بودم که صدای جیغ ات آمد دوییدم رفتم بالا دیدم پریده رو تخت و جیغ میزنه
جیهوپ:چی شده...؟
ات:سوووووسککککک
جیهوپ: کو..؟کجا؟
ات؛توی کمد
جیهوپ:آروم باش
کشتمش
ویو جیهوپ
ات داشت میومد پایین که حولش گیر کرد و حوله از روی بدنش افتاد الان لخت بود
رومو سریع برگشتوندم و تند رفتم بیرون
شت عرق کرده بودم و گرمم بود بهتره برم حموم تا بلایی سر آت نیاوردم رفتم تو حموم شامپو تموم شده بود ات و صدا زدم تا برام بیاره درو باز کردم که شامپو ................
آروم لباشو روی لبای ات گزاشت
آنقدر صفت مک میزد که طعم خون و
توی دهنش.حس میکرد بعد از جدا شد و
گفت
جیهوپ:بیب هر روز خوشمزه تر میشه
ات؛چیییی
جیهوپ:بدنت چه سفیده دارم وسوسه میشماااااا
ات:خوب برو بیرون تا لباس بپوشم
جیهوپ:بش
ویو جیهوپ
از اتاق آمدم بیرون ات چه بدنی داشت خیلی خوب بود داشتم وسوسه میشدم بهتره بریم پایین پایین رفتم و نشستم رو کاناپه.و منتظر ات بودم که صدای جیغ ات آمد دوییدم رفتم بالا دیدم پریده رو تخت و جیغ میزنه
جیهوپ:چی شده...؟
ات:سوووووسککککک
جیهوپ: کو..؟کجا؟
ات؛توی کمد
جیهوپ:آروم باش
کشتمش
ویو جیهوپ
ات داشت میومد پایین که حولش گیر کرد و حوله از روی بدنش افتاد الان لخت بود
رومو سریع برگشتوندم و تند رفتم بیرون
شت عرق کرده بودم و گرمم بود بهتره برم حموم تا بلایی سر آت نیاوردم رفتم تو حموم شامپو تموم شده بود ات و صدا زدم تا برام بیاره درو باز کردم که شامپو ................
- ۶.۷k
- ۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط