پارت ۱۳
پارت ۱۳
از زبون جونگکوک
یک ماه بعد
تو اتاقم نشسته بودم که دیدم یکی از خدمتکارا اومد تو خدمتکار:ا ارباب من:چیشده خدمتکار:خانوم خانوم رفتن بالا پشت بوم من:چی سریع دوییدم رفتم بالا پشت بوم دیدم بالام اون لبه وایساده من:بالامممممم داری چیکار میکنی برگشت طرفم بالام:چیه هان چرا دوباره منو از اون تصادف کوفتی نجات دادی هاننننن من:بالام عشقم یادته بهم چه قولی دادی هان بیا پایین من تو این مدت واست همه کاری کردم میدونستم میرسه به اینجا ولی ولی من مگه به جز تو کسیو دارم بالام به جان خودت نیای پایین منم میام میدونی جونتو الکی قسم نمیخورم رفتم نزدیک تر کنارش وایسادم بالام:داری چه غلطی میکنی برو پایین من:اونی که باید الان پرتشه پایین منم یه نگاه کردم چیزی زیرمون گذاشته بودن من:بالام چرا نمیخوای بفهمی اندازه یه دنیا عاشقتم یه اقیانوس بزرگ بالام من بدون تو نمی تونم کوبیدم به قلبم من:این قلب لعنتی من به تو عادت کرده میخوادت اگه باور نداری سرتو بزار روش اومد نزدیک سرشو گذاشت رو قلبم من:عشق من شاید اون اولا یه هوس بوده باشه ولی الان واقعیه همش خیلی دوست دارم همون موقع خودمو پرت کردم پایین بالام:نه کوکی اونم باهام اومد افتادیم رویه چیز بادی نرم اونم افتاده بود روم اومد طرفم کتکم میزد بالام:بیشور عوضی کثافت برا چی خودتو انداختی مرتیکه هاننننن
از زبون جونگکوک
یک ماه بعد
تو اتاقم نشسته بودم که دیدم یکی از خدمتکارا اومد تو خدمتکار:ا ارباب من:چیشده خدمتکار:خانوم خانوم رفتن بالا پشت بوم من:چی سریع دوییدم رفتم بالا پشت بوم دیدم بالام اون لبه وایساده من:بالامممممم داری چیکار میکنی برگشت طرفم بالام:چیه هان چرا دوباره منو از اون تصادف کوفتی نجات دادی هاننننن من:بالام عشقم یادته بهم چه قولی دادی هان بیا پایین من تو این مدت واست همه کاری کردم میدونستم میرسه به اینجا ولی ولی من مگه به جز تو کسیو دارم بالام به جان خودت نیای پایین منم میام میدونی جونتو الکی قسم نمیخورم رفتم نزدیک تر کنارش وایسادم بالام:داری چه غلطی میکنی برو پایین من:اونی که باید الان پرتشه پایین منم یه نگاه کردم چیزی زیرمون گذاشته بودن من:بالام چرا نمیخوای بفهمی اندازه یه دنیا عاشقتم یه اقیانوس بزرگ بالام من بدون تو نمی تونم کوبیدم به قلبم من:این قلب لعنتی من به تو عادت کرده میخوادت اگه باور نداری سرتو بزار روش اومد نزدیک سرشو گذاشت رو قلبم من:عشق من شاید اون اولا یه هوس بوده باشه ولی الان واقعیه همش خیلی دوست دارم همون موقع خودمو پرت کردم پایین بالام:نه کوکی اونم باهام اومد افتادیم رویه چیز بادی نرم اونم افتاده بود روم اومد طرفم کتکم میزد بالام:بیشور عوضی کثافت برا چی خودتو انداختی مرتیکه هاننننن
۴۴.۸k
۰۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.