پارت ۱۲
پارت ۱۲
بعد چند دقیقه جدا شدیم کوک:برو لباساتو عوض کن استراحت کن نمیخوام حالت بد شه من:جونگ کوک کوک:جانم من:تو پدر مادر داری؟ کوک:نه ندارم عشقم تو زندگیم یه نفر هست اونم تویی تو تنها دارایه منی بغلش کردم من:قربونت برم کوک:کاش همیشه همینطوری بغلم کنی بالام من:جانم کوک:میشه وقتی حافظت کامل برگشت منو ترک نکنی من:ترکت نمیکنم قول میدم کوک:من من واقعا بدون تو نمی تونم دیدم اشک از چشماش اومد افتاد رو گونش پاکش کرد من:گریه نکن نفسم گریه میکرد سرشو رو شونم گذاشت کوک:بهت قول میدم کنارت باشم بهت عشق بورزم همه کارامو جبران کنم حاضرم جونمم برات بدم فقط همینجوری بوتو بغلتو لباتو حس کنم تنها کسی که دارم تویی زندگیم گردنمو بوسید نگام کرد اشکاشو پاک کردم پیشونیشو بوسیدم با لپشو اونم دستاشو رو موهام کشید پیشونیمو لبامو با گونمو با گردنمو بوسید و تو بغلش محکم گرفتم بلندم کرد بردتم سمت اتاق نشوندم رو تخت بهم لباس داد عوض کردم همون موقع رفت سمت کمد بازش کرد یه جعبه در آورد اومد سمتم نشست جلوم من:این چیه کوک:بازش کن گرفتم بازش کردم یه گردنبند بود که یه قلب نصفه بود که شبیه لاک صدف بود من:وایی خیلی خوشگله ولی گرونه کوک:پولش مهم نیست مهم اینه تو خوشحال شدی منم یه ستشو دارم گردنبند و از تو لباسش در آورد چسبوند به هم صورتش نزدیک صورتم بود من:خیلی قشنگه نگاش کردم با چشمای خمار نگام میکرد انگوشتشو مالید به چونم سرشو کج کرد لباشو آروم چسبوند به لبام یخورده مک زد بعد جدا شد کوک:گشنت نیست من:نه کوک:لباستو عوض کن یکم استراحت کن عزیزم زیاد وایسادی دکتر گفت ضعیف شدی من:چرا ضعیف شدم نشست کنارم کوک:تقصیر منه من:چرا تو کوک:چون مراقبت نکردم ازت خودت بعد که حافظتو به دست بیاری میفهمی من:هوم ولی اشگال نداره هرچی که بود مهم الانه و میدونمم با تو خوب میشم باز کوک:معلومه عشقم همه جونمو میدم برات
بعد چند دقیقه جدا شدیم کوک:برو لباساتو عوض کن استراحت کن نمیخوام حالت بد شه من:جونگ کوک کوک:جانم من:تو پدر مادر داری؟ کوک:نه ندارم عشقم تو زندگیم یه نفر هست اونم تویی تو تنها دارایه منی بغلش کردم من:قربونت برم کوک:کاش همیشه همینطوری بغلم کنی بالام من:جانم کوک:میشه وقتی حافظت کامل برگشت منو ترک نکنی من:ترکت نمیکنم قول میدم کوک:من من واقعا بدون تو نمی تونم دیدم اشک از چشماش اومد افتاد رو گونش پاکش کرد من:گریه نکن نفسم گریه میکرد سرشو رو شونم گذاشت کوک:بهت قول میدم کنارت باشم بهت عشق بورزم همه کارامو جبران کنم حاضرم جونمم برات بدم فقط همینجوری بوتو بغلتو لباتو حس کنم تنها کسی که دارم تویی زندگیم گردنمو بوسید نگام کرد اشکاشو پاک کردم پیشونیشو بوسیدم با لپشو اونم دستاشو رو موهام کشید پیشونیمو لبامو با گونمو با گردنمو بوسید و تو بغلش محکم گرفتم بلندم کرد بردتم سمت اتاق نشوندم رو تخت بهم لباس داد عوض کردم همون موقع رفت سمت کمد بازش کرد یه جعبه در آورد اومد سمتم نشست جلوم من:این چیه کوک:بازش کن گرفتم بازش کردم یه گردنبند بود که یه قلب نصفه بود که شبیه لاک صدف بود من:وایی خیلی خوشگله ولی گرونه کوک:پولش مهم نیست مهم اینه تو خوشحال شدی منم یه ستشو دارم گردنبند و از تو لباسش در آورد چسبوند به هم صورتش نزدیک صورتم بود من:خیلی قشنگه نگاش کردم با چشمای خمار نگام میکرد انگوشتشو مالید به چونم سرشو کج کرد لباشو آروم چسبوند به لبام یخورده مک زد بعد جدا شد کوک:گشنت نیست من:نه کوک:لباستو عوض کن یکم استراحت کن عزیزم زیاد وایسادی دکتر گفت ضعیف شدی من:چرا ضعیف شدم نشست کنارم کوک:تقصیر منه من:چرا تو کوک:چون مراقبت نکردم ازت خودت بعد که حافظتو به دست بیاری میفهمی من:هوم ولی اشگال نداره هرچی که بود مهم الانه و میدونمم با تو خوب میشم باز کوک:معلومه عشقم همه جونمو میدم برات
۴۲.۸k
۰۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.