وقتی مربی دنست بود:)🥲💃🏻 part 9
#وقتی_مربی_دنست_بود 🥲💃🏻
نویسنده : @lady_parya
#part_9
+ آنیونگ .
_ آنیونگ .
+ آنیونگ .
_ آنیونگ .
_ آنیونگ .
خودم رو معرفی کردم .
آنیونگ . من لی ا.ت هستم . 15 سالمه و قراره با هم دنس یاد بگیریم .
_ که اینطور . امروز که دیگه ساعتت نخوابیده ؟ هومم ؟
تعظیم کردم و با لحن ادبی گفتم
+ سلام مربی روزتون بخیر . نخیر امروز حواسم بود .
+ خوبه . خب بریم برای جلسه دوم . جلسه قبلی که فقط معرفی بود ولی این جلسه قراره حرکات و ورزش های اولیه رو یاد بگیریم . پس حالا همگی بدناتون رو گرم کنید .
همه تعظیم کردن و چشمی گفتم . منم به ناچار همین کار رو کردم .
هرکسی مشغول گرم کردن بدن خودش شد .
( پرش زمانی به 1 ربع بعد )
_ خب خب کافیه ! حالا بیاید اینجا . برای اولین کارتون یه دنس آسون انتخاب کردم . دنس 2ne1 mushup از گروه بی بی مانستر .
چیییی ؟ توان ای ماش آپ ؟ آخه این کجاش آسونهههه ؟ واقعا با خودش چی فکر میکنه پسره ی ... هوف باید به اعصاب خودم مسلط باشم تا دوباره یه گند جدید نزدم که پرتم کنه بیرون .
مشغول توضیح دادن شد و من هم خیلی خوب گوش میدادم و نکاتشو ریز به ریز انجام میدادم .
( پرش زمانی به 1 و نیم ساعت بعد )
_ خب بچه ها همگی کارتون عالی بود . خونه حسابی تمرین کنید و سعی کنید دنسای جدید رو یاد بگیرید .
_ چشم مربی .
_ بله مربی .
_ چشم استاد .
واقعا اونقدرام که فکر میکردم دنس آسون نبودا پدر آدم حسابی در میاد . ( خودم تجربشو دارم 😂 )
رفتم تو رختکن و لباسامو عوض کردم و همگی رفتیم پیش استاد .
_ یه داوطلب میخوام که وقتایی که من نیستم کلاس رو اداره کنه .
همه دستاشون رو گرفتن بالا به جز من . یکی نیست زندگی خودمو اداره کنه . چه برسه به کلاس این آقا .
_ میبینم یکی اینجا خیلی از خود راضیه . همه دستا پایین داوطلب انتخاب شد .
+ چیی ؟ ولی من نمیخوام ...
_ هیش کسی که رو حرف مربیش حرف نمیاره . یا شاید میاره هوم ؟
+ بله من رو ببخشید ولی ...
_ بهتره دیگه ساکت باشی .
( الان ا.ت انقد از دست هوسوک عصبانیه که من نمیتونم اینجا توصیفش کنم 😂 )
آخه الان من چی بگم بهتتتتت ؟ 😭
.💗🫶🏻
ادامه دارد ...
#پایان_part_9
نویسنده : @lady_parya
#part_9
+ آنیونگ .
_ آنیونگ .
+ آنیونگ .
_ آنیونگ .
_ آنیونگ .
خودم رو معرفی کردم .
آنیونگ . من لی ا.ت هستم . 15 سالمه و قراره با هم دنس یاد بگیریم .
_ که اینطور . امروز که دیگه ساعتت نخوابیده ؟ هومم ؟
تعظیم کردم و با لحن ادبی گفتم
+ سلام مربی روزتون بخیر . نخیر امروز حواسم بود .
+ خوبه . خب بریم برای جلسه دوم . جلسه قبلی که فقط معرفی بود ولی این جلسه قراره حرکات و ورزش های اولیه رو یاد بگیریم . پس حالا همگی بدناتون رو گرم کنید .
همه تعظیم کردن و چشمی گفتم . منم به ناچار همین کار رو کردم .
هرکسی مشغول گرم کردن بدن خودش شد .
( پرش زمانی به 1 ربع بعد )
_ خب خب کافیه ! حالا بیاید اینجا . برای اولین کارتون یه دنس آسون انتخاب کردم . دنس 2ne1 mushup از گروه بی بی مانستر .
چیییی ؟ توان ای ماش آپ ؟ آخه این کجاش آسونهههه ؟ واقعا با خودش چی فکر میکنه پسره ی ... هوف باید به اعصاب خودم مسلط باشم تا دوباره یه گند جدید نزدم که پرتم کنه بیرون .
مشغول توضیح دادن شد و من هم خیلی خوب گوش میدادم و نکاتشو ریز به ریز انجام میدادم .
( پرش زمانی به 1 و نیم ساعت بعد )
_ خب بچه ها همگی کارتون عالی بود . خونه حسابی تمرین کنید و سعی کنید دنسای جدید رو یاد بگیرید .
_ چشم مربی .
_ بله مربی .
_ چشم استاد .
واقعا اونقدرام که فکر میکردم دنس آسون نبودا پدر آدم حسابی در میاد . ( خودم تجربشو دارم 😂 )
رفتم تو رختکن و لباسامو عوض کردم و همگی رفتیم پیش استاد .
_ یه داوطلب میخوام که وقتایی که من نیستم کلاس رو اداره کنه .
همه دستاشون رو گرفتن بالا به جز من . یکی نیست زندگی خودمو اداره کنه . چه برسه به کلاس این آقا .
_ میبینم یکی اینجا خیلی از خود راضیه . همه دستا پایین داوطلب انتخاب شد .
+ چیی ؟ ولی من نمیخوام ...
_ هیش کسی که رو حرف مربیش حرف نمیاره . یا شاید میاره هوم ؟
+ بله من رو ببخشید ولی ...
_ بهتره دیگه ساکت باشی .
( الان ا.ت انقد از دست هوسوک عصبانیه که من نمیتونم اینجا توصیفش کنم 😂 )
آخه الان من چی بگم بهتتتتت ؟ 😭
.💗🫶🏻
ادامه دارد ...
#پایان_part_9
۲.۴k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.