در حیرتم که دیده ازاوبر نداشتم



در حیرتَم که دیده ازاوبَر نداشتمْ


دل راچگونه بُرذ که چَشمم خبر نداشت...
دیدگاه ها (۳)

من حسودم جانم!حسادتِ من با تو زمین تا آسمان فرق دارد؛حسادتِ ...

پشت دیوار همین کوچــه به دارم بزنیدمن که رفتم بنشینید و ... ...

.باد در موی تو آزاد....به خود می پیچد عشق از این همه فریاد.....

از باد شنیدم خبر روسری ات را انداختی از سر ، چه کنم دلبر...

سِر خدا که عارفِ سالِک به کَس نگفتدر حیرتم که باده‌ فروش از ...

به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدامدل تو را می طلبددیده تو ...

من همیشه اونی بودم ک از امتحانا خبر نداشت😁اشک🥲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط