p

p2
_ بیدار بودی؟
+ من کل حرفاتو شنیدم ببخشید بیب بابت کارام من خیلی اذیتت کردم و باعث شدم ناراحت بشی منو ببخش
+ شروع کردم گریه کردن و گریه هام دست خودم نبود
یهو تهیونگ دستای صصکیشو انداخت دور کمر باریکم و منو به خودش چسبوند
_ آره واقعا ناراحتم کردی
+ می‌بخشیم؟
_ اگه یه کاری کنی میبخشمت
+ چه کار؟
+ تهیونگ دهنشو آورد نزدیک گوشمو بهم گفت
_ امممم مثلا یکم من با بیبیم خوش بگذرونم
+ این حرفشو که شنیدم صورتم مثل لبو سرخ شده بود و توی چشمامش زدل زد
+ نه
_ اوکی باش
+ دلم نیومد بزارم قهر بمونیم از یه طرفم خجالت میکشیدم ( یه جوووری میگی انگار بار اولته )
+ هوووی ادمین درست حرف بزن
ادمین : داداش دارم میگم قبلنم باهاش کارای خاک برسری کردی
+ یااااااا
ادمین : یا و مرض یدو بهش بگو بیاد
+ هوووف
+ تهیونگ
_ بله ( سرد )
+ باشه ..
_ چی باشه ( سرد )
+ بیا انجامش بدیم
_ چیو انجام بدیم ( سرد )
+ یااااا خودتو به کوچه علی چپ نزن
_ نمی‌فهمم چی میگی من میرم ( سرد )
+ ددی میخوامممت ( داد )
_ با این حرف ا/ت تعجب کردم برگشتم دیدم سرش پایینه و اون موهای بلندش روی صورتشه خیلی هات شده بود نتونستم جلوی خودمو بگیرم
که ...
( گایز اصماته اگه اصمات میخواین بیاین پیوی بفرستمش )
🙃🖤
دیدگاه ها (۵۵)

p3 ( پارت آخر)ویو ا/ت : + صبح با دل درد شدیدی از خواب بیدار ...

معرفی وانشات : ا/ت یه دختری ۲۶ ساله که با خانوادش داخل یه خو...

میخوام فعالیت کنم دیگه خیلی تنبلی کردم ادامه وانشاتو مینویسم...

فااالوووووعااااااااااا کمممممم شدهههههههههههلاییییکااااااااا...

خون آشام عزیز (73)

part ¹⁴ویو تهیونگیعنی چرا انقدر نگرانم شد؟این همه بلا سرش او...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط