اَصلَن خوب شد برف اومد
اَصلَن خوب شد برف اومد
انگار یکی صِدامون کرد از وسط مجلس ختم
بُردِمون تو حیاط
گفت یه دو دِیقه نفس بکش
نفس بکش آقاجون
برای تمام نفس هایی که حبس کردم تا اشکم جاری نشه
برای تمام بغضهایی که قورت دادم
باید به خودم سردی و نرمی لذت بخش برف و جایزه میدادم تا دل بچه سال و قهر کردم برگرده و بگه آشتی آشتی...
انگار یکی صِدامون کرد از وسط مجلس ختم
بُردِمون تو حیاط
گفت یه دو دِیقه نفس بکش
نفس بکش آقاجون
برای تمام نفس هایی که حبس کردم تا اشکم جاری نشه
برای تمام بغضهایی که قورت دادم
باید به خودم سردی و نرمی لذت بخش برف و جایزه میدادم تا دل بچه سال و قهر کردم برگرده و بگه آشتی آشتی...
۱۲.۲k
۲۹ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.