میخوام بنویسم برای دل خون خودم

میخوام بنویسم برای دل خون خودم
برای دل خون کشورم
برای دل خون مردمم
هی میشینی گریه میکنی
گریه میکنی
گررررریه میکنی میگی بذار این دل سگ مصب آروم شه
میگی بذار یکم سبک شه
ولی نمیشه
به پیر نمیشه
به پیغمبر نمیشه
بغض گلوتو یه جوری فشار میده که دلت میخواد بمیری
قلبت یه جوری فشرده میشه که دلت میخواد چنگ بزنی از تو سینت درش بیاری بگیریش جلو چشات سرش داد بکشی بگی بسههههه لاااامصبببب بسهههههه دیگه نمیکشم
از صبح نشستم نگاه کردم عکساشونو هی دست کشیدم رو صورت ماه آدمایی که تا حالا ندیده بودمشون و اشک ریختم اشک ریختم و گفتم وااای به حال دل خونواده هاتون
بوسیدم روی عکس کسایی رو که غریبه بودن
بوسیدم و اشک ریختم
عکساشونو گذاشتم رو سینم و گفتم آخ که چی کشیدین تو اون چنددیقه
اشک ریختم
زار زدم
ولی مگه دل آروم میشه
زجه زدم و گفتم کاش جای همتون من میمردم
آخ خدا
بسه دیگه
بسه به قرآن دیگه نمیکشیم
دیگه نا نداریم
از پا افتادیم
له شدیم....
#دلنوشته #خسته #خسته #خسته #خسته #خسته #خسته
دیدگاه ها (۱)

اَصلَن خوب شد برف اومدانگار یکی‌ صِدامون کرد از وسط مجلس ختم...

‏ساعتی در نیمه شب هست که صدای موتور یخچال قطع میشه. اون ساعت...

یه زمانی خیلی زیاااااد در برابر بدی که در حقم میشد سکوت میکر...

#رهاشون_کناینستارو باز میکنممیزنم رو استوری اول یه عکس از اب...

خب بعد دو هفته پارت 😂------------------------------.ویو چویا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط