پارت 32
پارت 32
منظور تهیونگ رو فهمیدم اون منظورش خطبه سیقه بود که نفهمیدم چن دقیقه گذشت و خطبه اش رو خوند بعد سمت من چرخید و گفت بگو قبولت ..
مینا : تهیونگ ل.. لطفا ( گریهه )
تهیونگ : (اخماش تو هم رفت ) گفتم بگو قبولت ..
مینا: نم.. نمیخوام .. لطفا تموم..(هنوز حرفم تموم نشده بود که از گردنم گرفت و سرمو به میز گذاشت و غریدد ..
تهیونگ: گفتمم بگووو قبولتت (عربده)
مینا: (چاره ایی نداشتمم .. اینم تقدیر منه مجبورم قبولش کنم با گریه زیر لبم گفتم قبولت کع ولم کرد با دو زانو افتادم زیر پاش و گریه کردم .. تموم شد دیگ بدبخت شدم.. اون دیگ محرم من شد هر کاری باهام بکنه دیگ نمیتونم اعتراضی بکنم ..(گریعع شدید))
تهیونگ: خیلی خب .. حالا که محرم شدیم دیگتو زن منی .. چن تا قوانین بذات میزارم که جلو تنبیه شدنتو بگیرم البته اگ این قوانین رو رعایت کنی ..
مینا: (به چشماش نگا کردم)
تهیونگ: بلند شو..
مینا: بلند شدم و روبه روش ایستادم ..
تهیونگ: از این بع بعد دیگ زن منی .. یعنی حق منی قانون اولت اینه حق نداری شوهرتو پس بزنی و تمکینش نکنی بلخره یکی از وظایفت اینه .. قانون دوم من دیگ نمیخام غذا درست کنم خودت از این به بعد درست میکنی .. من دویت دارم غذای تو رو بخورم .. قانون سوم هم اینه حق تماس با خانوادتو نداری ... من بهت این اجازه رو میدم که زنگ بزنی یا ن .. نگران نباش حقوقت هر ماه بهشون واریز میشه و مامانت تحت نظارت دکترای متخصصی هست.. خب قانون آخرم اینه خونه رو تمیز کن .. خونه کثیف شده خدمتکار نداریم که اون تمیز کنه بهتره وظایف زن بودنتو بدونی و به خوبی هم انجام بدی و یادم نرفته بگم اگ قانون سوم رو زیر پا بذاری کاری میکنم هم تو پشیمون بشی هم من پس اینارو یادت بمونه ..
منظور تهیونگ رو فهمیدم اون منظورش خطبه سیقه بود که نفهمیدم چن دقیقه گذشت و خطبه اش رو خوند بعد سمت من چرخید و گفت بگو قبولت ..
مینا : تهیونگ ل.. لطفا ( گریهه )
تهیونگ : (اخماش تو هم رفت ) گفتم بگو قبولت ..
مینا: نم.. نمیخوام .. لطفا تموم..(هنوز حرفم تموم نشده بود که از گردنم گرفت و سرمو به میز گذاشت و غریدد ..
تهیونگ: گفتمم بگووو قبولتت (عربده)
مینا: (چاره ایی نداشتمم .. اینم تقدیر منه مجبورم قبولش کنم با گریه زیر لبم گفتم قبولت کع ولم کرد با دو زانو افتادم زیر پاش و گریه کردم .. تموم شد دیگ بدبخت شدم.. اون دیگ محرم من شد هر کاری باهام بکنه دیگ نمیتونم اعتراضی بکنم ..(گریعع شدید))
تهیونگ: خیلی خب .. حالا که محرم شدیم دیگتو زن منی .. چن تا قوانین بذات میزارم که جلو تنبیه شدنتو بگیرم البته اگ این قوانین رو رعایت کنی ..
مینا: (به چشماش نگا کردم)
تهیونگ: بلند شو..
مینا: بلند شدم و روبه روش ایستادم ..
تهیونگ: از این بع بعد دیگ زن منی .. یعنی حق منی قانون اولت اینه حق نداری شوهرتو پس بزنی و تمکینش نکنی بلخره یکی از وظایفت اینه .. قانون دوم من دیگ نمیخام غذا درست کنم خودت از این به بعد درست میکنی .. من دویت دارم غذای تو رو بخورم .. قانون سوم هم اینه حق تماس با خانوادتو نداری ... من بهت این اجازه رو میدم که زنگ بزنی یا ن .. نگران نباش حقوقت هر ماه بهشون واریز میشه و مامانت تحت نظارت دکترای متخصصی هست.. خب قانون آخرم اینه خونه رو تمیز کن .. خونه کثیف شده خدمتکار نداریم که اون تمیز کنه بهتره وظایف زن بودنتو بدونی و به خوبی هم انجام بدی و یادم نرفته بگم اگ قانون سوم رو زیر پا بذاری کاری میکنم هم تو پشیمون بشی هم من پس اینارو یادت بمونه ..
۸.۵k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.