پرش زمانی به شب
پرش زمانی به (شب)
-ویو
دیدم صدایی آمد رفتم پایین دیدم جانکوکه تا منو دید درو محکم بست بهش گفتم
- چیه باز رفتی پیش دخترا اصبانیت کردن آمدی سر من خاله کنی(با پوزخند)
+ حال ندارم لینا برو اونور
- اره دیگه حال دخترای هرزه رو داری چون خودتم یکی مثل اونایی
+ لینا بهت گفتم خفه شو
- باش پس منو برای چی آوردی اینجا هر شب بیا اینجا یکی رو بیار زیرت چرا من چرا من ولم کن(داد گریه شدید)
+ لینا حال ندارم برو اونور ( عربده)
-باش الان میرم ولی از خونت میرم نه از اینجا
+ حق همچین کاری رو نداری (دنبال کردن لینا به بالا پله)
- مستر جؤن ولم کن خستم از تو هستم
+ اگه تو بری من میمیرم( گریه شدید )
- پس برو بمیر چون دیگه برام مهم نیستی (پوزخند بغض شدید)
+ لیناااااا(داد)
- درو محکم بستم
+ویو
وقتی آمدم خونه اصلا حالم خوب نبود توی رقص برای کنسرت بعضی جاها رو اشتباه میرفتم و پی دی نیم بهم گفت اگر نتونم تا فردا درستش کنم توی کنسرت فردا نباید شرکت کنم رفتم خونه دیدم لیاناست درو محکم بستم که هی یچیزی میگفت چند بار بهش اختار دادم اما گوش نداد و از خونه رفت بیرون منم نشستم مست کردم
- ویو
وقتی از در خونه امدم بیرون حال حوصله هیچ کس نداشتم پس رفتم توی خونه خودم و تا خواستم گریه کردم لباسم برای فردا کنسرت آماده کردم و بد از گریه چشمام کم کم گرم شد و خواب رفتم
ویو کنسرت(بی تی اس شب)-
لباسم رو پوشیدم و رفتم توی کنسرت که شروع شد هم همی ارمیا خیلی زیاد بود و سر درد شدم بد از کنسرت جانکوک نگاهی بهم انداخت اما مهلش ندادم که لینو گفت
لینو: بیا میرسونمت
- باشه اما لینو بخاطر اتفاق اون روز معذرت میخوام
لینو: نه بابا مهم نیست منم اگر عاشق کسی بودم اینطوری میشدم نباید بهت میگفتم چاگیا این جا به کوک حق میدم
- باشه اما بازم ببخشید
لینو :باش اوکی بریم
- بریم
ویو - رفتم توی خونه لباسام عوض کردم و نشستم روی کاناپه که یهو....................................
-ویو
دیدم صدایی آمد رفتم پایین دیدم جانکوکه تا منو دید درو محکم بست بهش گفتم
- چیه باز رفتی پیش دخترا اصبانیت کردن آمدی سر من خاله کنی(با پوزخند)
+ حال ندارم لینا برو اونور
- اره دیگه حال دخترای هرزه رو داری چون خودتم یکی مثل اونایی
+ لینا بهت گفتم خفه شو
- باش پس منو برای چی آوردی اینجا هر شب بیا اینجا یکی رو بیار زیرت چرا من چرا من ولم کن(داد گریه شدید)
+ لینا حال ندارم برو اونور ( عربده)
-باش الان میرم ولی از خونت میرم نه از اینجا
+ حق همچین کاری رو نداری (دنبال کردن لینا به بالا پله)
- مستر جؤن ولم کن خستم از تو هستم
+ اگه تو بری من میمیرم( گریه شدید )
- پس برو بمیر چون دیگه برام مهم نیستی (پوزخند بغض شدید)
+ لیناااااا(داد)
- درو محکم بستم
+ویو
وقتی آمدم خونه اصلا حالم خوب نبود توی رقص برای کنسرت بعضی جاها رو اشتباه میرفتم و پی دی نیم بهم گفت اگر نتونم تا فردا درستش کنم توی کنسرت فردا نباید شرکت کنم رفتم خونه دیدم لیاناست درو محکم بستم که هی یچیزی میگفت چند بار بهش اختار دادم اما گوش نداد و از خونه رفت بیرون منم نشستم مست کردم
- ویو
وقتی از در خونه امدم بیرون حال حوصله هیچ کس نداشتم پس رفتم توی خونه خودم و تا خواستم گریه کردم لباسم برای فردا کنسرت آماده کردم و بد از گریه چشمام کم کم گرم شد و خواب رفتم
ویو کنسرت(بی تی اس شب)-
لباسم رو پوشیدم و رفتم توی کنسرت که شروع شد هم همی ارمیا خیلی زیاد بود و سر درد شدم بد از کنسرت جانکوک نگاهی بهم انداخت اما مهلش ندادم که لینو گفت
لینو: بیا میرسونمت
- باشه اما لینو بخاطر اتفاق اون روز معذرت میخوام
لینو: نه بابا مهم نیست منم اگر عاشق کسی بودم اینطوری میشدم نباید بهت میگفتم چاگیا این جا به کوک حق میدم
- باشه اما بازم ببخشید
لینو :باش اوکی بریم
- بریم
ویو - رفتم توی خونه لباسام عوض کردم و نشستم روی کاناپه که یهو....................................
- ۳.۲k
- ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط