همیشه گریه های زیر باران ماجرا دارد

همیشه گریه های زیر باران ماجرا دارد
که یک سر در پشیمانی، سری هم در وفا دارد

میان خاطراتت آنچنان بر سینه می کوبم
که ثابت می کند یک دست هم، گاهی صدا دارد

نبودت روزهایم را به قدری بی هویت کرد
که در تقویم من تنها غروب جمعه جا دارد

تصور می کنم عاشق شدن یک درد موروثیست
ازآنجا که پدر عمریست در دستش عصا دارد

یقین دارم کسی ظرف دعا را جابه جا کرده
تو را من آرزو کردم کسی دیگر تو را دارد!

#علی_صفری
دیدگاه ها (۱)

دیگر نه جوانم که جوانی کنم ای دوستیا قصه از آن "افتد و دانی"...

بی شرف! اینهمه زیبا شدنت کافی نیست ؟در دل هرغزلی جا شدنت کاف...

باد از مـویت رضاخـانی لچک برداشـــتهپشت ِ ابرت ماه ِ مشـروطه...

تو مَلَک بودی و فردوسِ دلم جایت بودسیبِ مغرورِ دلم خاکِ کفِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط